سرخوش از خاطرۀ وصل نگارم چه کنم

سرخوش از خاطرۀ وصل نگارم چه کنم
طاقتم نیست ولی در پیِ یارم چه کنم

فصلِ پاییزِ مرا دیدی و خندان شده ای
اگر از دوری تو اشک نبارم چه کنم

تو که لب باز كنی ، طعنه به گلها بزنی
بی تو ای نو گُلِ زیبایِ بهارم چه کنم

مستیِ چشم و لبت طعنه به جانم زده است
منِ بیچاره در این شهر خُمارم چه کنم

با نگاهی که دلم را ببری مست شوم
شده عشقت همۀ دار و ندارم چه کنم

برده ای باز مرا تا به لبِ دشتِ جنون
رفته از دل همۀ صبر و قرارم چه کنم

عاشقی راهِ درازی ست به خون خوردن ها
منِ دلخسته اگر دل نسپارم چه کنم 💜
دیدگاه ها (۰)

‍ 🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْ...

شانه بالا کردنت را دوست دارم عشق مننازِ آن خندیدنت را دوست د...

پول رو برای کمک به حیوانات جمع کرده دیده حیوان تر از خودش نی...

معاهده‌های مجمل، تعهدات مهمل🔹جلال آل احمد در جمله معروفی درب...

پروانه ام پر می زنم دورت بگردمبر شعله ات سَر می زنم دورت بگر...

صید و دام و صیاد

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط