دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم

دوش سودایِ رُخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت:کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم؟

نکته نا سنجیده گفتم،دلبرا،معذور دار
عشوه ای فرمای تا من طبع را موزون کنم...
دیدگاه ها (۲)

تقدیم به دوستان

من رفتـــــــــــم ...و تو فقط گفتــــــــــی :برو به .........

ﺑﺮ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﻋﺸﻖ ﭘﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪﺩﺳﺖ ﺩﻝ ﺧﻮﻳﺶ ﺩﺭ ﺣﻨﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪﻋﺎﺷﻖ...

دیروز بیاد تو و آن عشق دل انگیزبر پیکر خود پیرهن سبز نمودمدر...

فرار من

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط