چندپارتی
#چندپارتی
دیر فهمیدم..~
پارت چهار
سوار ماشین شد...به طرف سوپرمارکت رفت...کلی وسایل خوراکی و4تا بطری سوجو خرید و رفت خونه...خونهای که بعد از رفتن قلبش...خاک گرفته بود...هیچ کسی تمیزش نکرد...وشاید حتی نتونست...حتی صاحبش!...خرید هاش رو ردی اپن گذاشت و لباساشو عوض کرد...فقط2ساعت وقت داشت...دستمالی به سرش بست و شروع کرد به تمیز کردن کاشی ها
حالا نوبت جارو کشیدن بود...
تیکه رو برداشت و شروع کرد به پاک کردن پنجرهها و آینه ها و شیشه ها...
.............
حالا تمام خونه تمیز شده بود...مثل یک آینه...انگار جون دوبارهای گرفته بود...ولی اگه بخوره تو ذوقش چی؟...با اینکه حالش خوب به نظر میومد ولی این سوال تو سرش میپیچید ... رفت توی اتاقش و لباساشو عوض کرد...داشت موهاشو شونه میکرد که زنگ در به صدا در اومد...درو باز کرد و با هیونگ هاش و مکنه اش مواجه شد...اونا رو بهداخل هدایت کرد...
%هی جیمین شی اینجا خیلی تمیزه
_نامی احساس میکنم جون تازه ای گرفتم
$بهش گفتی؟
=&#~به ماهم بگید خب چی شده ؟
%هیچی جیمین با ات حرف زده و بهش پیشنهاد داده..
انگار همه رو به برق وصل کرده بودن...
=جیمینننن...نمیبخشمت نباید به من بگییییی؟
_شوگا هیونگ آروم ...الان که نامی گفت
&جیمین شی اشکال نداره الان خوبه که گفتی
_وای کوکی کمرم درد میکنهههه
دیر فهمیدم..~
پارت چهار
سوار ماشین شد...به طرف سوپرمارکت رفت...کلی وسایل خوراکی و4تا بطری سوجو خرید و رفت خونه...خونهای که بعد از رفتن قلبش...خاک گرفته بود...هیچ کسی تمیزش نکرد...وشاید حتی نتونست...حتی صاحبش!...خرید هاش رو ردی اپن گذاشت و لباساشو عوض کرد...فقط2ساعت وقت داشت...دستمالی به سرش بست و شروع کرد به تمیز کردن کاشی ها
حالا نوبت جارو کشیدن بود...
تیکه رو برداشت و شروع کرد به پاک کردن پنجرهها و آینه ها و شیشه ها...
.............
حالا تمام خونه تمیز شده بود...مثل یک آینه...انگار جون دوبارهای گرفته بود...ولی اگه بخوره تو ذوقش چی؟...با اینکه حالش خوب به نظر میومد ولی این سوال تو سرش میپیچید ... رفت توی اتاقش و لباساشو عوض کرد...داشت موهاشو شونه میکرد که زنگ در به صدا در اومد...درو باز کرد و با هیونگ هاش و مکنه اش مواجه شد...اونا رو بهداخل هدایت کرد...
%هی جیمین شی اینجا خیلی تمیزه
_نامی احساس میکنم جون تازه ای گرفتم
$بهش گفتی؟
=&#~به ماهم بگید خب چی شده ؟
%هیچی جیمین با ات حرف زده و بهش پیشنهاد داده..
انگار همه رو به برق وصل کرده بودن...
=جیمینننن...نمیبخشمت نباید به من بگییییی؟
_شوگا هیونگ آروم ...الان که نامی گفت
&جیمین شی اشکال نداره الان خوبه که گفتی
_وای کوکی کمرم درد میکنهههه
- ۲.۴k
- ۱۹ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط