مگر به لطف لبت شعر من شکر بشود

مگر بـه لطف لبت شعر من شکر بشود
تو تر کنی لب و این شعر شعر تر بشود

قسم به موی تو حالم گرفته است امشب
مگـر تـو روی بگردانـی و سحـر شود

گره ز بخت غزل‌های مـن گشوده شود
گـره ز ابـروی نـاز تــو بـاز اگـر بشـود
دیدگاه ها (۵)

هر صباحی تازه گردد جان مااز نسیم طرهٔ جان پرورتهمچو جان وصل ...

من عاشق چشمت شدم، نه عقل بودو نه دلیچیزی نمیدانم از این دیوا...

بهترین واژه همان"لبخند"استکه ازلبهای همه دور شده ست!کاش می ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط