پارت 2
پارت 2
ساعت دوازده شب بود داشتم میرفتم خونه که یهو چند نفر از نا کجا آباد پیداشون شد
دستمال گذاشتن جلوی دهنم و سیاهی متلق
~چند ساعت بعد~
با سردرد شدیدی بلند شدم
ا/ت:اینجا کجاست
واوووو چه خوشگله
چه تم باحالی
وایسا ببینم اینجا کجاست
که یهو در باز شد بخاطر نور زیاد دستمو جلوی صورتم گرفتم
ا/ت:کی اونجاست؟ اینجا کجاعه؟ چرا منو آوردی اینجا
جیمین:بهت گفته بودم که اگه نیای حیاط پشتی تا باهات حرف بزنم مجبورم که به زور بیارمت اینجا هوم؟
ا/ت:پس تو همون پشه عه هستی؟
جیمین:پشه؟
ا/ت:اوهوم
از رو تخت بلند شدم و شروع کردم به حرف زدن و راه رفتن
ا/ت:خب ببین من به هر کی که مزاحمت واسم ایجاد کنه میگم پشه
جیمین:پس منم عامممممم منم خب منم میگم
ا/ت:مگس چطوره
جیمین:منم بهت میگم
اومد جلوم جوری که فقط یه سانت با صورتم فاصله داشت
جیمین:بیبی🤤😈
هولش دادم ولی یه ثانتم تکون نخورد
عوضش دستشو گزاشت دور کمرم دم گوشم با صدای آروم گفت:ا/ت تو خیلی وسوسه کننده ای
ا/ت:تموم شد تکان دهنده بود
جیمین:واسم عجیبه
ا/ت:چی؟
جیمین:اینکه گریه نمیکنی و درخواست کمک نمیکنی ؟
ا/ت:برا چی باید حنجره خودمو پاره کنم وقتی داخل خونه خودتم و همه از دستور تو پیروی میکنن؟ بیکارم مگه
دوباره اومد چسبید به من
ا/ت:خوشت میاد بهم میچسبی؟
جیمین:اوهوم خیلی بغلت آرامش بخشه
ا/ت:هرچقدر دلت میخواد بچسب چی بهت بگم آخه
جیمین:هیچی فقط بزار بغلت کنم تو قراره تا آخر عمرت مال من باشی
ا/ت:چیییییییی؟.......
..........
هرکی پارت بعدو میخواد کانال روبیکااا
جوین بشید داخل کانالم
ساعت دوازده شب بود داشتم میرفتم خونه که یهو چند نفر از نا کجا آباد پیداشون شد
دستمال گذاشتن جلوی دهنم و سیاهی متلق
~چند ساعت بعد~
با سردرد شدیدی بلند شدم
ا/ت:اینجا کجاست
واوووو چه خوشگله
چه تم باحالی
وایسا ببینم اینجا کجاست
که یهو در باز شد بخاطر نور زیاد دستمو جلوی صورتم گرفتم
ا/ت:کی اونجاست؟ اینجا کجاعه؟ چرا منو آوردی اینجا
جیمین:بهت گفته بودم که اگه نیای حیاط پشتی تا باهات حرف بزنم مجبورم که به زور بیارمت اینجا هوم؟
ا/ت:پس تو همون پشه عه هستی؟
جیمین:پشه؟
ا/ت:اوهوم
از رو تخت بلند شدم و شروع کردم به حرف زدن و راه رفتن
ا/ت:خب ببین من به هر کی که مزاحمت واسم ایجاد کنه میگم پشه
جیمین:پس منم عامممممم منم خب منم میگم
ا/ت:مگس چطوره
جیمین:منم بهت میگم
اومد جلوم جوری که فقط یه سانت با صورتم فاصله داشت
جیمین:بیبی🤤😈
هولش دادم ولی یه ثانتم تکون نخورد
عوضش دستشو گزاشت دور کمرم دم گوشم با صدای آروم گفت:ا/ت تو خیلی وسوسه کننده ای
ا/ت:تموم شد تکان دهنده بود
جیمین:واسم عجیبه
ا/ت:چی؟
جیمین:اینکه گریه نمیکنی و درخواست کمک نمیکنی ؟
ا/ت:برا چی باید حنجره خودمو پاره کنم وقتی داخل خونه خودتم و همه از دستور تو پیروی میکنن؟ بیکارم مگه
دوباره اومد چسبید به من
ا/ت:خوشت میاد بهم میچسبی؟
جیمین:اوهوم خیلی بغلت آرامش بخشه
ا/ت:هرچقدر دلت میخواد بچسب چی بهت بگم آخه
جیمین:هیچی فقط بزار بغلت کنم تو قراره تا آخر عمرت مال من باشی
ا/ت:چیییییییی؟.......
..........
هرکی پارت بعدو میخواد کانال روبیکااا
جوین بشید داخل کانالم
۹.۱k
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.