جیمین : دوستتون دارمممممم ارمیییییییییییییییییییییییییییی
جیمین : دوستتون دارمممممم ارمییییییییییییییییییییییییییییییییییی
همه جیغ میکشیدن و دست میزدن
شوگا : اووووم ..خب خب امروز قراره متفاوت باشه… قراره یه اتفاق خاص و جالب بیوفته که زندگی یکی از ماهارو یکم تغیر میده ..اماده اییییین????
ارمیا داد میزدن و بله میگفتن
جیهوپ :(خندید) من اگه جاتون بودم انقدر محکم و قاطع نمیگفتم ..ارمی امروز باید یچیزو بدونه ..ما همیشه عاشقتون میمونیم حتی اگه خودمون یه روز عاشق بشیم… فهمیدییییین????
همه جواب بله دادنو داد میزدن
جین : خب من میخوام جرزنی کنمو زود تر تولد دوستمو تبریک بگم ..تولدت مبارک ا/ت (و فرار کرد)
پسرا همشون افتادن رو سرشو دعواش میکردن
ا/ت جا خورد…
×خب ...اول بگم که هیونگ حسابتو میرسم بعدا ...امروز حرفایی که قراره بشنوین متفاوت تر از بقیه روزاست ..گفته بودم من حالا حالا ها عاشق نمیشم ..اما ..اما خب شدم ..زندگیم با یه ضربه به سینم عوض شد ..یه دختر اومدو محکم خورد به سینمو با برخوردش بدون اینکه بفهمم وارد قلبم شد ..دختری که برخلاف تصورم از من کوچیک تره اما تو زیبایی هیچی کم نداره ، تو عشق هیچ کاستی ای نداره ..اما ..من نتونستم اون دخترو پیش خودم نگه دارم… اون عاشقم بود و منم همینطور ..اما نتونستم ..من نتونستم کنارش بمونم و اون بخاطر من… بخاطر من یکسال از زندگیشو خوابید و من حتی روحمم خبر نداشت ..رویا شو بخاطر من به تعویق انداخت ..اما من نمیتونم ..نمیتونم بدون اون زندگی کنم ..اون فقط عشقم نیست ، زندگیمه ، تنها کسیه که بعد از مادرم میتونم بهش بگم عاشقتم و امروز بهش میگم ..ا/ت من عاشقتممم… با تمام وجودم عاشقتممممم و عاشقت میمونمممممم… زندگیم تولدت مبارک میخوام تولد بعدیو یا بهتر بگم تولد های بعدی رو کنار من باشی . میخوام ه سال نه بلکه هر روز و هر ساعت بهت بگم که عاشقتم ..عشقم میشه منو ببخشی? میتونی منو ..این پسری که این بالا وایساده رو دوباره دوست داشته باشی ? میتونی دوباره عاشقم باشی ?..میخوام کنارت پیر شم ..میخوام با تو بچه دار شم… مامان بچه های من میشی ? همسر من میشی ? با من.. ازدواج میکنی?
دستاش جلوی دهنش بود و اشک از چشماش سرازیر شد
+من نمی....
#loveme°•
هر پارت ۲۵لایک
همه جیغ میکشیدن و دست میزدن
شوگا : اووووم ..خب خب امروز قراره متفاوت باشه… قراره یه اتفاق خاص و جالب بیوفته که زندگی یکی از ماهارو یکم تغیر میده ..اماده اییییین????
ارمیا داد میزدن و بله میگفتن
جیهوپ :(خندید) من اگه جاتون بودم انقدر محکم و قاطع نمیگفتم ..ارمی امروز باید یچیزو بدونه ..ما همیشه عاشقتون میمونیم حتی اگه خودمون یه روز عاشق بشیم… فهمیدییییین????
همه جواب بله دادنو داد میزدن
جین : خب من میخوام جرزنی کنمو زود تر تولد دوستمو تبریک بگم ..تولدت مبارک ا/ت (و فرار کرد)
پسرا همشون افتادن رو سرشو دعواش میکردن
ا/ت جا خورد…
×خب ...اول بگم که هیونگ حسابتو میرسم بعدا ...امروز حرفایی که قراره بشنوین متفاوت تر از بقیه روزاست ..گفته بودم من حالا حالا ها عاشق نمیشم ..اما ..اما خب شدم ..زندگیم با یه ضربه به سینم عوض شد ..یه دختر اومدو محکم خورد به سینمو با برخوردش بدون اینکه بفهمم وارد قلبم شد ..دختری که برخلاف تصورم از من کوچیک تره اما تو زیبایی هیچی کم نداره ، تو عشق هیچ کاستی ای نداره ..اما ..من نتونستم اون دخترو پیش خودم نگه دارم… اون عاشقم بود و منم همینطور ..اما نتونستم ..من نتونستم کنارش بمونم و اون بخاطر من… بخاطر من یکسال از زندگیشو خوابید و من حتی روحمم خبر نداشت ..رویا شو بخاطر من به تعویق انداخت ..اما من نمیتونم ..نمیتونم بدون اون زندگی کنم ..اون فقط عشقم نیست ، زندگیمه ، تنها کسیه که بعد از مادرم میتونم بهش بگم عاشقتم و امروز بهش میگم ..ا/ت من عاشقتممم… با تمام وجودم عاشقتممممم و عاشقت میمونمممممم… زندگیم تولدت مبارک میخوام تولد بعدیو یا بهتر بگم تولد های بعدی رو کنار من باشی . میخوام ه سال نه بلکه هر روز و هر ساعت بهت بگم که عاشقتم ..عشقم میشه منو ببخشی? میتونی منو ..این پسری که این بالا وایساده رو دوباره دوست داشته باشی ? میتونی دوباره عاشقم باشی ?..میخوام کنارت پیر شم ..میخوام با تو بچه دار شم… مامان بچه های من میشی ? همسر من میشی ? با من.. ازدواج میکنی?
دستاش جلوی دهنش بود و اشک از چشماش سرازیر شد
+من نمی....
#loveme°•
هر پارت ۲۵لایک
۱۱.۴k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.