وقتی که تو ب جهانم پا گذاشتی پارت۱۶

پارت ۱۶

سوگمین:رسیدیم بیا مثل دوتا نامزد دست تو دست هم بریم داخل
+خفه
_اخه چرا
+گفتم که حرف نزن
_ففط بکبار توروخدا بعد میزارم به جنیت برسی قول میدمت
#تهیونگ
با حرفش بیشتر تعجب کردم اون از کجا میدونست اصلا چطوری
___
سوگمین:توکه دلت نمیخواد پدرو مادرت برشکست بشت
تهیونگ:تو واقعا هیولایی اون دوستته
سوگمین:باشه دوستی جای خودش بین دوست و عشق
من عشقو انتخاب میکنم هرکاری میکنم تا تورو بدست بگیرم لازم باشه جنی رو بکشم مبشم
تهیونگ با این حرف سوگمین دست شو گرفت گفت
_دستت به جنی بخوره دیگه باید با این دنیا خدافظی کنی
+من ادم خطر ناکیم اگه نمیخوای اتفاقی براش بیوفته نقشتو خوب بازی کن

#بینظیر