p

p⁹


=خیلی نگرانش بودم نو دلم عذاب وجدان داشتم . آخه کوک یکی نیس به تو بگه چرا اینکارارو کردی .
=هانا تو رو خدا بیدار شو . من غلط کردم . نباید اینکارو می کردم . من دوستت دارم پاشو . (در حالی که داشت هانا رو می برد اینا رو گفت )
=بلاخره رسیدیم به اتاق هانا . هانا رو گذاشتم رو تخت و زنگ زدم به دکتر شخصیم .
(علامت دکتر:●)
●بله کوک کاری داشتی باهام؟
=سریع خودتو برسون جی هوپ (حال کردین سورپرایزتون کردم ؟ جی هوپ دوست کوک و دکتره بانده 🗿😎)
●باشه الان میام .
=مرسی هیونگ .
(پرش زمانی وقتی جی هوپ اومد.)
=هیونگ هانا بعد از سک*سمون اینطوری شد (بابغض)
●کوک دوسش داری؟
=نه.
●پس چرا نگرانشی؟
=چون عاشقشم (اه اه چندش هر چند از خدام باشه 🗿😂رمانتیک بازی😎)
●خب کارمون تموم شد.

همایت کونین🗿
مجسمه نباشید😂🦥

#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#بی_تی_اس
#فیکشن
#جیهوپ
#جونگکوک
#بلک_پینک
دیدگاه ها (۳۳)

p¹⁰=راستی هیونگ نگفتی چرا اینجوری شده ها.●چون اولین بارش بود...

۱۵ تایی شدنمون مبارک جیگرااااااانننلنعنلنلنلاتبتعلنفحل لنلنل...

بچه ها اگه با اسمات مشکل ندارین بذارم

گایز یه معرفی داشته باشیم از ادمینتون🦥بارانم اصفهانیم و اصفه...

عشق چیز خوبیه پارت ۹صبح روز بعد ویو اتبا درد بدی از خواب پاش...

پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط