P

P12
چشمم ب وسیله شک افتاد به
بادیگارد گفتم اما ش منه
دست های ا. ت رو به دسته صندلی
و پاهاش رو ب پایه صندلی بست
روی درجه متوسط گذاشتم
و خیلی آروم بهش وارد کردم
لب هاشو گاز گرفته بود تا صدایی ازش در نیاد
بهش محکم وارد کردم ک ی جیغ بنفش بیرون زد از دهنش
+جیغغغغغ

_هع بلاخره صدایی ازت بیرون اومد

+بی‌شعور

_ا.ت حرف دهنتوو بفهم دیگ تو هم

+خواهشا نکن

_التماس کن

+نه
_پس التماس نمیکنی

+نه

در حد مرگ زدم که بیهوش شد هیچ کس رو ب زیبایی این نزده بودم اما دلمم براش نسوخت قبلا هم نسوخته بود اهم. حقش بود نباید اینکارو می‌کرد هیچ کس رو ب این اندازه نزده بودم

گفتم تن لششو جمع کنن ببرن بندازن تو استخر تا بهوش بیاد بعد بهش لباس خدمتکار هارو بدن و بفرستن اتاق من
¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
حمایت یادتون نره!
ببخشید کوتاه شد! و بد شد متاسفم
50کامنت

#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
دیدگاه ها (۱۱۲)

P13بندازمش تو استخر و بعد که بهوش اومد لباس خدمتکار بدنش و ب...

P14+آدم با کمالاتی مثل شما ما ب عنشم نیستیم_اهم این دفعه رو ...

P11و جاسوس از ا. ت در هر شرایطی عکس میگرفت(ا. ت ویو)حس میکرد...

P10منو کشید تو اتاق و در رو هم بستمیومد نزدیک و من میرفتم عق...

و....ویو جونگکوک رسیدیم عمارت بدون اینکه توجه بهش کنم رفتم ب...

پست اولمه حمایت کنید ❤️

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط