My sexy dady
My sexy dady
Pt6
۴ ماه بعد
ویو جیمین:
این یه ماه رفتار هانول عجیب شده. حالش زود بد میشه.
امروز زود رفتم خونه. دیدم یه ماشین پشت در خونمونه.
رفتم تو. خدمتکار ها پشت در اتاق ما ایستاده بودند.
رفتم بالا.
جیمین ـ اجوما. چیشده
اجوما ـ سلام ارباب. خانم امروز حالش بد شد. دکتر خبر کردیم
جیمین ـ چرا من رو باخبر نکردید؟
اجوما ـ خانم گفتند بهتون نگم.
جیمین ـ اون چی از من مخفی میکنه؟
اجوما ـ از دکتر بپرسید
رفتم داخل دیدم دکتر یه دستگاه رو گذاشته رو شکم هانول.
جیمین ـ دکتر. هانول چش شده؟
دکتر ـ سلام آقای پارک. امروز فشارش افتاد.
جیمین ـ چرا؟ مگه چش شده؟
دکتر ـ او فک کنم بهتون نگفتن. ایشون حامله هستند.
با حرف دکتر شک بهم وارد شد.
جیمین ـ چند ماهشه؟
دکتر ـ ۴ ماه.
جیمین ـ چیییی؟ ۴ ماه؟ به من هیچی نگفته اونوقت؟(داد و عصبانی)
ادامه دارد......
Pt6
۴ ماه بعد
ویو جیمین:
این یه ماه رفتار هانول عجیب شده. حالش زود بد میشه.
امروز زود رفتم خونه. دیدم یه ماشین پشت در خونمونه.
رفتم تو. خدمتکار ها پشت در اتاق ما ایستاده بودند.
رفتم بالا.
جیمین ـ اجوما. چیشده
اجوما ـ سلام ارباب. خانم امروز حالش بد شد. دکتر خبر کردیم
جیمین ـ چرا من رو باخبر نکردید؟
اجوما ـ خانم گفتند بهتون نگم.
جیمین ـ اون چی از من مخفی میکنه؟
اجوما ـ از دکتر بپرسید
رفتم داخل دیدم دکتر یه دستگاه رو گذاشته رو شکم هانول.
جیمین ـ دکتر. هانول چش شده؟
دکتر ـ سلام آقای پارک. امروز فشارش افتاد.
جیمین ـ چرا؟ مگه چش شده؟
دکتر ـ او فک کنم بهتون نگفتن. ایشون حامله هستند.
با حرف دکتر شک بهم وارد شد.
جیمین ـ چند ماهشه؟
دکتر ـ ۴ ماه.
جیمین ـ چیییی؟ ۴ ماه؟ به من هیچی نگفته اونوقت؟(داد و عصبانی)
ادامه دارد......
- ۲.۸k
- ۱۲ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط