عطرش خاص نبود، خیلی ها همان عطر را میزدند اما روی پیراهن
عطرش خاص نبود، خیلی ها همان عطر را میزدند اما روی پیراهن او که می آمد جور دیگری میشد …
مثل رنگ آبی که خیلی ها می پوشیدند اما او که می پوشید انگار خود آسمان
هم قد و قواره ی تنش شده بود…
چشم ها و خنده های خیلی ها قشنگ بود اما چشم ها و خنده های او انگار از بهشت آمده بودند …
وقتی بود هیچ حال و هوایی بد نبود و هیچ
لحظه ای کسل کننده نمیگذشت
در کنارش معمولی ترین اتفاق ها برایم
فوق العاده بود و تمام تکراری ها هیجان آور…
هر گلی که دوست داشت زیبا بود
هر آهنگی که گوش می داد رویایی!
و هر چه او میخواست خواستنی بود …
درکش سخت نیست!
من عاشق بودم …
من اینطوری عاشق او بودم، می فهمی ؟
که دنیا را با مردمک چشمهای او میدیدم
که با منطق او همه چیز را باور می کردم
که یک لحظه غصه اش دنیا را بر سرم خراب می کرد و برای لحظه ای شادی اش جان میدادم …
من اینطوری عاشق بودم !!
و راستش همیشه دلم میخواسته بدانم این دوست داشتن چه رازی دارد که اینقدر دنیای آدم را تغییر می دهد
چطور عشق با آمدنش به زندگی ات حتی
می تواند باورهایت را عوض کند …
جواب اینها را اما، هیچوقت پیدا نکردم …
در عوضش یک طرفه بودن را خوب فهمیدم
اینکه چقدر زیاد عاشق باشی و عاشقت نباشد درد دارد !
در عوضش فهمیدم دوست داشتن مثل
زلزله ایست که اگر دنیای دو نفر را به یک اندازه در رابطه تکان ندهد، آسمان را به زمین بدوزند این دو نفر برای هم اشتباهی اند …!
مثل رنگ آبی که خیلی ها می پوشیدند اما او که می پوشید انگار خود آسمان
هم قد و قواره ی تنش شده بود…
چشم ها و خنده های خیلی ها قشنگ بود اما چشم ها و خنده های او انگار از بهشت آمده بودند …
وقتی بود هیچ حال و هوایی بد نبود و هیچ
لحظه ای کسل کننده نمیگذشت
در کنارش معمولی ترین اتفاق ها برایم
فوق العاده بود و تمام تکراری ها هیجان آور…
هر گلی که دوست داشت زیبا بود
هر آهنگی که گوش می داد رویایی!
و هر چه او میخواست خواستنی بود …
درکش سخت نیست!
من عاشق بودم …
من اینطوری عاشق او بودم، می فهمی ؟
که دنیا را با مردمک چشمهای او میدیدم
که با منطق او همه چیز را باور می کردم
که یک لحظه غصه اش دنیا را بر سرم خراب می کرد و برای لحظه ای شادی اش جان میدادم …
من اینطوری عاشق بودم !!
و راستش همیشه دلم میخواسته بدانم این دوست داشتن چه رازی دارد که اینقدر دنیای آدم را تغییر می دهد
چطور عشق با آمدنش به زندگی ات حتی
می تواند باورهایت را عوض کند …
جواب اینها را اما، هیچوقت پیدا نکردم …
در عوضش یک طرفه بودن را خوب فهمیدم
اینکه چقدر زیاد عاشق باشی و عاشقت نباشد درد دارد !
در عوضش فهمیدم دوست داشتن مثل
زلزله ایست که اگر دنیای دو نفر را به یک اندازه در رابطه تکان ندهد، آسمان را به زمین بدوزند این دو نفر برای هم اشتباهی اند …!
۶.۳k
۲۱ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.