کاش دلخوشیها بسیار بود و جادوی احساسات و عشق میان تمام

کاش دلخوشی‌ها بسیار بود و جادوی احساسات و عشق، میان تمام آدم‌ها جریان داشت و هیچ‌کس غمگین نبود.
کاش بی‌دغدغه می‌خندیدیم و بی‌منت می‌بخشیدیم و بی‌فکر می‌خوابیدیم و غرق در آرامش و اشتیاق، بیدار می‌شدیم...
کاش مشکلات، اندک بود و رنج‌ها محدود بود و نگرانی‌ها در سطحی‌ترین لایه‌های احساسات آدمی اتفاق می‌افتاد.
کاش اتفاقات خوبی می‌افتاد و خبرهای خوبی می‌رسید و شادیِ بی‌اندازه‌ای را جشن می‌گرفتیم.
کاش آباد بودیم، کاش آزاد بودیم، کاش هیچ اندوه بزرگی نداشتیم.

✍🏻 نرگس صرافیان طوفان ☕️
دیدگاه ها (۰)

ناشناسی درون سینه منپنجه بر چنگ و رود می‌سایدهمره نغمه‌های م...

جمعه‌ها انگار از تقویمِ آدم‌ها جداستساکت و آرام و راکدفارغ ا...

جُز زَهر بَر نداد گیاهی به کشتِ مادوزخ شد آنچه خواست که باشد...

کنارِ پرچینِ سوختهدختر خاموش ایستاده استو دامنِ نازکش در باد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط