تو ترکم کردی
پارت ۱۲
یهو صدای درو شنیدم سریع رفام پایین دیدم داداش نامجونه سریع رفتم محکم بغلش کردم
وای داداش بالاخره اومدی*ذوق و خوشحال*
ن. او چیشده کوچولوی من*خمار و مست*
وایسا ببینم داداش چیشده
ن. چیزی نشده*مست*
وای داداش تو بار بودی
ن. آره بتوچه کوچولو مگه چیه*مست*
ای خدا بیخیال هیچی
ن. خب چی شده کهه اینقدر خوشحال بودی من اومدم*مست*
راستش.....
ن. خب بگو چیه*مست*
بگم عصبی نمیشین؟
ن. نه بگو*خمار*
راستش من فیلم ترسناک دیدم الان همه جاهم تاریک بود کسی هم نبود خیلی وحشت کردم واسه همین خیلی خوشحال بودم شما اومدین
ن. او پس کوچولو من ترسیده اشکال نداره فیلم بوده*مست*
باشه خب داداش تو برو دوش بگیر
ن. اوم باشه*مست*
ویو نارا:
خیلی خوب شد داداش اومد داشتم از ترس میمردم رفتم تو اتاق داداش باید در مورد امروز باهاش حرف بزنم دیدم در اتاق رو باز کرد و اومد تو
(بچه ها حالا که مستی نامجون پریده دوباره لحنش با نارا سرده حوصلم نمیشه بنویسم)
ن. ااا تو اینجا چیکار میکنی برو بخواب
داداش
ن. هوم
میشه یچیزی بهتون بگم
ن. خب بگو
بشینید تا بگم
ن. همینطوری بگو
نه اول بشینید
ن. خیلی خب بیا نشستم بگو
(نارا میره میشینع رو پای نامجون و بغلش میکنه)
داداش*کیوت و مظلوم*
ن. ها خب چیشده اینطوری میکنی
میشه منو ببخشید
ن. برای چی
برای امروز حق با شماست باید قرصامو میخوردم ببخشید اما من حالم خیلی بد میشه شما با من قهرین و سرد حرف میزنین تروخدا آشتی کنین ببخشید دیگه کارمو تکرار نمیکنم قول میدم*گریع شدید*
ن. هی هی نارا عزیزم گریه نکن قربونت برم هیس آروم باش اشکال نداره من میبخشمت اما گریه نکن
واقعا
ن. آره ولی دیگه نباید گریع کنی
چشم داداش مرسی خیلی دوست دارم
ن. خواهش،میکنم عزیزم منم دوست دارم*همو بغل میکنن*
خب داداش من خوابم میاد میرم بخوابم با اجازه
ن. او نه نه نه امشب تو اتاق من میخوابی
توی اتاق شما واقعا میشه*ذوق*
ن. البته که میشع بیا بخوابیم ساعت دو شبه
چشم شب بخیر
ن. شب تو هم بخیر
(فردا صبح)
ویو نامجون:
از خواب بلند شدم دیدم نارا مثل یه فرشته کوچولو توی بغلم خوابیده خیلی خوشگل و کیوت بود آخه من چطور دلم اومد دختر به این خوشگلی رو بزارم بهزیستی و این همه زجرش بدم آروم گونشو بوسیدم و صداش زدم
ن. نارا قربونت برم عزیز دلم بلند شو دیگه
اوم داداش بزار بخوابم*خواب آلود*
ن. فدات شم صبح شده بلند شو بعد صبحونه اگر دوباره خوابت اومد هرچقدر خواستی بخواب
اوم باشه داداش بلند شدم
ن. آفرین عزیزم پاشو بریم صبحونمونو بخوریم
چشم داداش
(فلش بک به سر میز صبحونه)
ن. عزیزم چرا نمبخوری دوست نداری
او نه چرا خیلیم دوست دارم فقط خیلی خوابم میاد نمیتونم درست بخورم
ن. الهی عزیزم اشکال نداره ولی ضعیف میشی یکم بخور بعدش برو بخواب
چشم
ن. نارا
بله داداش
ن. میخوام ازت یه سوال بپرسم
بفرمایید
ن. چرا اینقدر با من رسمی حرف میزنی؟ من برادرتم
خب راستش..... روم نمیشه بگم
ن. عزیزم بگو دیگه خجالت نکن
راستش چون هم ازم بزرگتر هستین و باید بهتون احترام بزارم و هم......
ن. هم چی؟
اسلاید۲: لباس نارا توی پارت قبل
ادامه دارد.....
بخدا دو دقیقه وایسین میذارم
یهو صدای درو شنیدم سریع رفام پایین دیدم داداش نامجونه سریع رفتم محکم بغلش کردم
وای داداش بالاخره اومدی*ذوق و خوشحال*
ن. او چیشده کوچولوی من*خمار و مست*
وایسا ببینم داداش چیشده
ن. چیزی نشده*مست*
وای داداش تو بار بودی
ن. آره بتوچه کوچولو مگه چیه*مست*
ای خدا بیخیال هیچی
ن. خب چی شده کهه اینقدر خوشحال بودی من اومدم*مست*
راستش.....
ن. خب بگو چیه*مست*
بگم عصبی نمیشین؟
ن. نه بگو*خمار*
راستش من فیلم ترسناک دیدم الان همه جاهم تاریک بود کسی هم نبود خیلی وحشت کردم واسه همین خیلی خوشحال بودم شما اومدین
ن. او پس کوچولو من ترسیده اشکال نداره فیلم بوده*مست*
باشه خب داداش تو برو دوش بگیر
ن. اوم باشه*مست*
ویو نارا:
خیلی خوب شد داداش اومد داشتم از ترس میمردم رفتم تو اتاق داداش باید در مورد امروز باهاش حرف بزنم دیدم در اتاق رو باز کرد و اومد تو
(بچه ها حالا که مستی نامجون پریده دوباره لحنش با نارا سرده حوصلم نمیشه بنویسم)
ن. ااا تو اینجا چیکار میکنی برو بخواب
داداش
ن. هوم
میشه یچیزی بهتون بگم
ن. خب بگو
بشینید تا بگم
ن. همینطوری بگو
نه اول بشینید
ن. خیلی خب بیا نشستم بگو
(نارا میره میشینع رو پای نامجون و بغلش میکنه)
داداش*کیوت و مظلوم*
ن. ها خب چیشده اینطوری میکنی
میشه منو ببخشید
ن. برای چی
برای امروز حق با شماست باید قرصامو میخوردم ببخشید اما من حالم خیلی بد میشه شما با من قهرین و سرد حرف میزنین تروخدا آشتی کنین ببخشید دیگه کارمو تکرار نمیکنم قول میدم*گریع شدید*
ن. هی هی نارا عزیزم گریه نکن قربونت برم هیس آروم باش اشکال نداره من میبخشمت اما گریه نکن
واقعا
ن. آره ولی دیگه نباید گریع کنی
چشم داداش مرسی خیلی دوست دارم
ن. خواهش،میکنم عزیزم منم دوست دارم*همو بغل میکنن*
خب داداش من خوابم میاد میرم بخوابم با اجازه
ن. او نه نه نه امشب تو اتاق من میخوابی
توی اتاق شما واقعا میشه*ذوق*
ن. البته که میشع بیا بخوابیم ساعت دو شبه
چشم شب بخیر
ن. شب تو هم بخیر
(فردا صبح)
ویو نامجون:
از خواب بلند شدم دیدم نارا مثل یه فرشته کوچولو توی بغلم خوابیده خیلی خوشگل و کیوت بود آخه من چطور دلم اومد دختر به این خوشگلی رو بزارم بهزیستی و این همه زجرش بدم آروم گونشو بوسیدم و صداش زدم
ن. نارا قربونت برم عزیز دلم بلند شو دیگه
اوم داداش بزار بخوابم*خواب آلود*
ن. فدات شم صبح شده بلند شو بعد صبحونه اگر دوباره خوابت اومد هرچقدر خواستی بخواب
اوم باشه داداش بلند شدم
ن. آفرین عزیزم پاشو بریم صبحونمونو بخوریم
چشم داداش
(فلش بک به سر میز صبحونه)
ن. عزیزم چرا نمبخوری دوست نداری
او نه چرا خیلیم دوست دارم فقط خیلی خوابم میاد نمیتونم درست بخورم
ن. الهی عزیزم اشکال نداره ولی ضعیف میشی یکم بخور بعدش برو بخواب
چشم
ن. نارا
بله داداش
ن. میخوام ازت یه سوال بپرسم
بفرمایید
ن. چرا اینقدر با من رسمی حرف میزنی؟ من برادرتم
خب راستش..... روم نمیشه بگم
ن. عزیزم بگو دیگه خجالت نکن
راستش چون هم ازم بزرگتر هستین و باید بهتون احترام بزارم و هم......
ن. هم چی؟
اسلاید۲: لباس نارا توی پارت قبل
ادامه دارد.....
بخدا دو دقیقه وایسین میذارم
- ۷.۹k
- ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط