گوی آبی پارت ۱۵
گوی آبی پارت ۱۵
( بچه ها برای اسم گوی آبی برای چشمای میکو این اسمو گذاشتم چشمای میکو قدرتی داره که گوجو نداره و اسمی براش انتخاب نکردم خودتون یه اسم برای قدرتش بزارین )
سوکونا: پس بالاخره جدی شدی خوبهه
میکو : چرا ......چرا بهش آسیب زدیییی
سوکونا : مهمه ؟
میکو : چرا به کسایی که دوستشون دارم آسیب میزنی
از دید سوکونا
صبر کن چی کسایی که دوستشون داره نه نه
سوکونا: ........
از دید راوی
میکو قوی ترین حمله ای که داره رو فعال کرد ولی شدت قدرتش اینقدر زیاد بود که چشماش یه قدرت جدید رو براش ساخت رنگ ابیه چشمای میکو میدرخشید نوری که موبه تن سوکونا سیخ کرد
از دید میکو نه باید قیر فعالش کنم اگه این ضربه رو بزنم ایتادوری هم با سوکونا میمیره
حملمو غیرفعال کردم و افتادم روی زمین نمی‌تونستم تکون بخورم ( بدنش تحمل این حجم زیاد از قدرتو ندارد برای همین یک بار بیشتر نمیتونه فعالش کنه )
باید به مگومی کمک کنم که یهو سوکونه منو از روی زمین بلند کرد و رفت سمت مگومی و اونم بلند کرد
سوکونا : نترس کاری باهات ندارم دارم میبرمتون درمانگاه جوجوتسو
میکو : م......منو..نم
سوکونا : .........
یک ماه بعد
الان حالم بهتره و مگومی هم خوب شده واقعا از سوکونا ممنونم که کمکمون کرد
امروز می‌خوام به مگومی بگم
رفتم سمت اتاق مگومی
در زدم و رفتم تو
میکو و مگومی : راستش
یه لبخند زدم
میکو : اول تو بگو
مگومی : ام راستش میخواستم بگم ( قرمز شدن ) ام دو .....دوست دارم ( با چشمای بسته )
میکو =🍅
میکو : م.....منم همینطور
گوجو میپره تو : پس بالاخره گفتی مگومییییی گفته بودممممم ( نیش خند )
رفتم سمت گوجو و یدونه زدم پس کلش
و خلاصه دلم خواست داستان و با موشو گربه بازی این ۳ بزرگ وار تموم کنم می‌دونم بد شد ببخشید
( بچه ها برای اسم گوی آبی برای چشمای میکو این اسمو گذاشتم چشمای میکو قدرتی داره که گوجو نداره و اسمی براش انتخاب نکردم خودتون یه اسم برای قدرتش بزارین )
سوکونا: پس بالاخره جدی شدی خوبهه
میکو : چرا ......چرا بهش آسیب زدیییی
سوکونا : مهمه ؟
میکو : چرا به کسایی که دوستشون دارم آسیب میزنی
از دید سوکونا
صبر کن چی کسایی که دوستشون داره نه نه
سوکونا: ........
از دید راوی
میکو قوی ترین حمله ای که داره رو فعال کرد ولی شدت قدرتش اینقدر زیاد بود که چشماش یه قدرت جدید رو براش ساخت رنگ ابیه چشمای میکو میدرخشید نوری که موبه تن سوکونا سیخ کرد
از دید میکو نه باید قیر فعالش کنم اگه این ضربه رو بزنم ایتادوری هم با سوکونا میمیره
حملمو غیرفعال کردم و افتادم روی زمین نمی‌تونستم تکون بخورم ( بدنش تحمل این حجم زیاد از قدرتو ندارد برای همین یک بار بیشتر نمیتونه فعالش کنه )
باید به مگومی کمک کنم که یهو سوکونه منو از روی زمین بلند کرد و رفت سمت مگومی و اونم بلند کرد
سوکونا : نترس کاری باهات ندارم دارم میبرمتون درمانگاه جوجوتسو
میکو : م......منو..نم
سوکونا : .........
یک ماه بعد
الان حالم بهتره و مگومی هم خوب شده واقعا از سوکونا ممنونم که کمکمون کرد
امروز می‌خوام به مگومی بگم
رفتم سمت اتاق مگومی
در زدم و رفتم تو
میکو و مگومی : راستش
یه لبخند زدم
میکو : اول تو بگو
مگومی : ام راستش میخواستم بگم ( قرمز شدن ) ام دو .....دوست دارم ( با چشمای بسته )
میکو =🍅
میکو : م.....منم همینطور
گوجو میپره تو : پس بالاخره گفتی مگومییییی گفته بودممممم ( نیش خند )
رفتم سمت گوجو و یدونه زدم پس کلش
و خلاصه دلم خواست داستان و با موشو گربه بازی این ۳ بزرگ وار تموم کنم می‌دونم بد شد ببخشید
۵.۶k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.