به التهاب لبانت چرا امان بدهم

به التهاب لبانت چرا امان بدهم؟
دوباره چند دقیقه به تو زمان بدهم؟

گلم بیا که تو مسئول درد های منی
چقدر درد دلم را به این و آن بدهم؟

نگاه خیره ی من رد نمی شود از تو
هزار دفعه ی دیگر که امتحان بدهم

تمام دار و ندارم تویی عزیز دلم
چه جور سهم خودم را به دیگران بدهم

جلوی ماه نگاه تو کور خواهد شد
اگر به چشم حسودان تو را نشان بدهم

تو "اعتبار بزرگ غزل سرودنم"ی!
بیا که بین غزل ها خودی نشان بدهم..
دیدگاه ها (۸)

ساعت‌های زیادیپشت پنجره می‌شینمو آدما رو تماشا می‌کنمآدمایی ...

#بهار یعنیاز پشتِ پنجره صدای گنجشک بیایدصدای گل‌فروش‌های دور...

رونویسی کردن از چشمان تو یعنی غزلمی نوشتم مشق چشمان تورا من ...

#حس آغوشت غزلها را روانی میکند#چشم هایت شعرهایم را جهانی میک...

قلبی پر از پروانهپارت یکزنگ خورد ، رفتم پایین با وینتر (وینت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط