کابوس تلخ

کابوس تلخ


p: 6🍓



پاشدم رفتم دستشویی حوصله نداشتم صبونه بخورم

رفتم ارایشم کردن با ذوق لباس عقدمو پوشیدم ( میزارم )

کوک: میکاپم تموم شده بود اعضا رو هم دعوت کرده بودیم عطر تلخم رو زدم و یه نفس عمیقی کشیدم و با ذوق رفتم بیرون از سالن ا.ت مث فرشته ها شده بود

کوک: عشقم خوشگل شدی زیبا

ا.ت : تو بیشتر عشقم

دستشو توی دستای بزرگ و گرمش جا کردم
و قدم ور داشتم اونم باهام همراهی کرد

مراسم کامل تموم شده بود رفتیم خونه و لباساشو در اورد اون سیس پک هاش عضله هاش و تتو هاش داشت خفم میکرد برای همین رفتم دوش بگیرم

حوله رو ور داشتم و رفتم حموم داشتم ماسک مو میزدم درشو که باز کردم کوک در حموم رو باز کرد و پرتم کرد رو تخت بغلم کرد و گفت


کوک: بهت نیاز داشتم
ا.ت : فهمیدم مسته خابش که برد لباس خابمو پوشیدم و رفتم بغلش پتو رو کشیدم و خابیدم

صبح :


صبح بیدار شدم لبم رو لب کوک بود یه بوسه ی ارومی زدم مث خرگوش خابیده بود دلم نیومد بیدارش کنم

رفتم صبونه درست کردم کوک بیدار شد با بوی غذا و با موهای شلخته اومد سر میز نیم ساعت بهش خندیدم داشتم میخندیدم که سرم گیج رفت و از حال رفتم

کوک ویو

ا.ت داشت به موهام میخندید منم خندم گرفت ولی ا.ت از حال رفت نمیدونستم چکار کنم بردمش بیمارستان و بعد چن مین دکتر اومد

کوک : دکتر چی شده چیزی شده؟؟؟( نگران و اشک)
دکتر:.....


اینم از این پارت 🪼
دیدگاه ها (۱۲)

چن نفر فشاری ببنیم😂

لباس کوک و ا.ت برای عقد🔪💔

کابوس تلخ p:5🍓اون کوک بود چطوری اومده بود اینجا خشکم زده بود...

کابوس تلخ p :4🍓اون اون سویالا بود دوست سال قبلم رفتم بغلش ا....

هرزه ی حکومتی پارت ۵ بیدار شدم...تو اتاق بودم رفتم سمت در دس...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط