کابوس تلخ

کابوس تلخ

p:5🍓

اون کوک بود چطوری اومده بود اینجا خشکم زده بود مث یخ


کوک ویو

چطوری امکان نداره یعنی این تمام مدت ترکیه بوده.


ا.ت: میدونی که هنوز کارتو یادم نرفته

کوک : ببخشید عمدی نبود

ا.ت: چطور عمدی نبود وقتی اون دختره رو با خودت اورده بودی خونه چطوری دلت اومد( گریه)

کوک ماجرا تعریف میکنه و میگه که یه خدمتکار دارن عاشق کوکه اون خاسته اینکارو با هامون بکنه دوست داشته منو مال خودش کنه ولی من اونو کشتم

ا.ت وقتی حرفو میشنوه میفهمه تقصیر کوک نبوده و کوکو محکم بغل میکنه

ا.ت : کوک ببخشید

کوک: عیبی نداره گلم

و دسته گل رو از پشتش در میاره و اون دو زوج از هم خاستگاری میکنند و فردا عقدشونه


فردای ان روز :


ا.ت ویو

صبح از خاب بیدار شدم یه عالمه ارتیست بالا سرم بود بلند شدم


ببخشید دیر شد
...
دیدگاه ها (۸)

کابوس تلخ p: 6🍓پاشدم رفتم دستشویی حوصله نداشتم صبونه بخورم ر...

چن نفر فشاری ببنیم😂

کابوس تلخ p :4🍓اون اون سویالا بود دوست سال قبلم رفتم بغلش ا....

بروبچ فردا پارت بعدی رو ساعت ۷ میزارم💔🥲امتحان دارم درک کنید💀...

هرزه ی حکومتی پارت ۷ بردمش تو اتاق خودم...دستش و محکم ول کرد...

هرزه ی حکومتی پارت ۵ بیدار شدم...تو اتاق بودم رفتم سمت در دس...

سرنوشت "p,27..کوک : پس بپر بالا حاضر شوو .ا/ت : باشییی.ا/ت ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط