بیب من برمیگردم

بیب من برمیگردم
پارت : 56

( جنی)
از خواب بیدار شدم و رفتم حموم تا برای مهمونی حاضر بشم
بعد حموم یه لباس تقریبا لش پوشیدم یه ارایش فقط برای چشمام کردم چون ماسک میزدم
ماسکمو زدم صدای اهنگ داشت زیاد و زیاد تر میشد
ماسکمو گذاشتم که در باز شد و جک اومد داخل
_ بانو حاضر هستید بریم پایین مهمون ها منتظر شما هستن
سرمو تکون دادم و سمتش رفتم و دستشو گرفتم و از اتاق بیرون اومدیم و در رو بستیم و از پله ها پایین اومدیم همه نگاه ها رو ما بود و داشتن مارو نگاه میکردن
و بعضیا میگفتن که بانوی لس انجلس برگشته
بله درست دیدید بانوی لس انجلس
حالا چرا بانوی لس انجلس چون همه معتقدن که من خیلی زیبام بخاطر همین لقب بانوی لس انجلس گذاشتن و بانو صدام میزنن
ته یائه دوست صمیمی جک اومد سمتم و گفت
_ بانو خیلی خوشحالم از اینکه بلاخره تونستید به مهمونی هر ساله ما بیاید
+ من هم از این موقعیت خیلی خوشحالم
همه برام احترام گذاشتن و رفتن سراغ کاراشون
خدمتکار عمارت جک جام شراب که فقط برای من مخصوص بود اورد
_ بفرمایید بانو اگه چیزی احتیاج داشتید بگید براتون بیارم
دیدگاه ها (۰)

بیب من برمیگردمپارت : 57( جونگکوک) دوسال گذشته بهترین بوکسور...

بیب من برمیگردمپارت : 58بعد از اینکه مسابقه تموم شد و برنده ...

بیب من برمیگردمپارت : 55دستبند رو دستم کردم و گردنبندم گردنم...

بیب من برمیگردمپارت : 54گوشیمو خاموش کردم و دستمو بالا بردم ...

بیب من برمیگردمپارت: 53از هواپیما اومدم بیرون با ماشین اومدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط