ای بر در سرایت غوغای عشقبازان

ای بر درِ سرایت غوغای عشقبازان
همچون بر آب شیرین آشوب کاروانی

تو فارغی و عشقت بازیچه می‌نماید
تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی

#سعدی
دیدگاه ها (۴)

ای سروخوش بالای من ای دلبررعنای من لعل لبت حلوای من از من چ...

پریشان باد زلف او ڪہ تاپنهان شود رویشڪہ تا تنها مرا باشد...

مستیم و مستی ما از جام عشق باشدوین نام اگر بر آریم ، از نام ...

هیچ می‌دانی چرا اشکم ز چشم افتاده استزانک پیش هرکسی راز دلم ...

شککککک نداشته باشین این جمله اسرائیلیاته !!که آرررره داداچ ج...

کتاب (شعر و دکلمه)

حالا راهکار چیه ؟!1- سیستم فاجعه انتقال آب مملکت رو درست کنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط