پارت ۱ جونگ کوک

ا/ت:
رفته بودم یه شهر بازی خیلی بزرگ میخاستم سوار ترن هوایی بشم ولی اولین بارم بود و بلد نبودم کمربندو درست ببندم که اون(جونگ کوک) اومد و کمکم کرد ماسک زده بود ولی چشماش خیلی خوشگل بود
جونگ کوک:
بهش کمک کردم و بعد خودم هم نشستم سر جام وقتی نوبتمون تموم شد حال اون بد شده بود اومد نزدیکم که ازم اشکر کنه غش کرد تو بغلم

برای پارت بعد حمایت کنید
#نفر_بعدی_در_کار_نیست
#نفر_بعدی_ننه_هیتر_است
#کیپاپر_ها_متحد_هستند
دیدگاه ها (۰)

فیک جونگکوک پارت ۲

حالم خوب نیست

وانشات تهیونگ عشق یهویی تک پارتی

انگار ایدلا دارن خودکشی میکنن و ما کاری نمیتونیم بکنیم

دوست پسر دمدمی مزاج

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۱۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط