مامان بزرگم آخر همه ی تلفن هایش می گفت:
مامان بزرگم آخر همهی تلفنهایش میگفت:
کاری نداشتم که!
زنگ زده بودم صداتان را بشنوم..
ما هم که جوان و جاهل،
چه میدانستیم صدا با دل ِ آدم چه ميكند...
شبتون بخیررفقا♥️
کاری نداشتم که!
زنگ زده بودم صداتان را بشنوم..
ما هم که جوان و جاهل،
چه میدانستیم صدا با دل ِ آدم چه ميكند...
شبتون بخیررفقا♥️
۲۷.۲k
۰۴ آذر ۱۴۰۱