از این شهر غریبه بی تفاوت کوچ کردیم از رفیقا زخم خوردیم ت

از این شهر غریبه بی تفاوت کوچ کردیم از رفیقا زخم خوردیم تا یه روزی برنگردیم
خونه مون رو دوشمونه ما یه آه دوره گردیم ما واقعا با هم چه کردیم
ما غنیمتهای بی رویای این جنگای سردیم زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم
بی خبر از حاله هم آواره ی دنیای دردیم ما واقعا با هم چه کردیم
تلخِ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن دور از اون روزایه روشن بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
تلخِ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن دور از اون روزایه روشن بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
پس بدین فرصت خنده هامو پس بدین شادیه تو صدامو
پس بدین قلبه عشق آشنامو لااقل پس بدین گریه هامو
تلخِ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن دور از اون روزایه روشن بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
تلخِ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم
خسته از کابوس رفتن دور از اون روزایه روشن بی تفاوت زیر این سقف کبودیم
**
دیدگاه ها (۴)

ما از این شهر غریبه بی تفاوت کوچ کردیم از رفیقا زخم خوردیم ت...

در زمانه ی کرکس ها و کلاغ ها؛ عقاب باشیم

old pic

آمدددد بهاااار جان هاااااا😍 😍 😍 💙 💙 💙 💙 💙 💙 💙

قهوه تلخ پارت ۴۰چویا: میشه یواشکی این نامه رو به دازای بدید ...

الماس من پارت ۱۴باد، بی وقفه میان شاخههای خیس درختان زوزه می...

بَـرآیِ هَمیشِه، هَمیشِه و هَمیشِهتکپآرتی jkیه پآرتی سادهیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط