بیماریش آنقدر طولانی شد که اطرافیانش به مریضیش عادت کردند

بیماریش آنقدر طولانی شد که اطرافیانش به مریضیش عادت کردند و از یاد بردند که اون دارد عذاب می‌کشد و روزی می‌میرد!...

- فریاد، عربده را سکوت می‌زد
دیدگاه ها (۶)

ما گمان می‌کنیم که نقاب‌هایمان، شخصیت درونی‌مان را پنهان می‌...

- کافکا، بیرون چه می‌بینی؟+ درخت‌ها، آسمان و قدری ابر را می‌...

ما هم بی‌ایمان نبودیم! منتها می‌خواستیم به باورهای خودمان و ...

مدتی به باران و تاریکی گوش داد. چه لذتی دارد از فردای نیامده...

زود قضاوت نکن

باورِ خاموشی در عمقِ وجودم زنده است؛ نه از آرامش، که از فرسو...

چندپارتی☆p.2سرت به یک طرف پرت شد و چند ثانیه فقط زنگ گوش هات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط