سناریو
سناریو
* وقتی عضو هشتمی و کوک هی نزدیکت
میشه(از همه کوچیک توی) * ②
جیهوپ : امروز نوبت من بود که غذا درست کنم! و منم نیاز به کمک داشتم پس کی بهتر از ا/ت !!!
رفتم دم در اتاق ا/ت و در زدم!
جیهوپ : ا/ت شی! کار داری....... ( پشت در )
ا/ت : بیا تووووو!
رفتم تو اتاق...........
ا/ت : اره وقت دارم چی شده؟
جیهوپ : میتونی توی اشپزی کمکم کنی؟
یهو یه صدایی از پشت در اومد!
کوک : بیا خودم کمکت میکنم 😎😏
جیهوپ : شتتتتتتتت ( جیغ )
کوک : اروم باش!!! من باید جیغ بزنم که درو روم باز کردی له شدم! 😑
جیهوپ : وایییییییییی! ....... خوب بیا بریم!
کوک : ا/ت تو هم بیا!
ا/ت : چشم!
........... و رفتیم غذا درست کردیم دیگه! ( 🫡😶🌫️ )
جیمین : امروز..... روز مهمی بود!
من امروز رو با ا/ت هماهنگ کرده بودم که بریم کافه! 🧋
ا/ت هم موافقت کرد!
لباسامو پوشیدم و رفتم دم در اتاق ا/ت....
درو زدم که یهو صدای بدی از توی اتاق اومد 🪜🚪
درو باز کردم که دیدم؛! ا/ت میخواست از کمد بالایش لباس برداره که اوفتاد زمین!
ا/ت : ایییییییییییی ( اروم )
جیمین : وایییییی خوبی؛!!!؛
ا/ت : ارههه اره فقط میتونی دستمو بگیری.....
دستشو گرفتم که دیدیم نمیتونه بیاد بالا!
که در همین هین کوک وار شد!
کوک : ا/ت چی شدههههه! ( داد )
ا/ت : هیچی اوفتادم زمین!
که از داد کوک همه اومدن!
( در اخر معلوم شد پای ا/ت شکسته و به مدت 2 ماه نمیتونه هیچ حرکت رقصی رو انجام بده!🩼🫣 )
تهیونگ : امروز منو کوک قرار بود روی البوم مشترکمون کار کنیم ........
کوک : سلام ته!
تهیونگ : سلامم! خوب اماده ای!؟
کوک : اره!
تهیونگ : خوب این قسمت برای توعه!
کوک : اوهوم...
تهیونگ : این قسمت رو باید ا/ت بخونه!
کوک : نمیشه!!!
تهیونگ : هااا؟ چرا اونوقت؟
کوک : چون معنیش برای بچه ها خوب نیس!
تهیونگ : هی هی! تو خودت سه سال از ا/ت بزرگتری فقط!!!!
کوک : خوب که چی!
تهیونگ : خوب که نوخود چی! 🫤🫘
و تمام 🙌 🫠
▂▃▄▅▆▇█▓▒░ لایک؟░▒▓█▇▆▅▄▃▂
* وقتی عضو هشتمی و کوک هی نزدیکت
میشه(از همه کوچیک توی) * ②
جیهوپ : امروز نوبت من بود که غذا درست کنم! و منم نیاز به کمک داشتم پس کی بهتر از ا/ت !!!
رفتم دم در اتاق ا/ت و در زدم!
جیهوپ : ا/ت شی! کار داری....... ( پشت در )
ا/ت : بیا تووووو!
رفتم تو اتاق...........
ا/ت : اره وقت دارم چی شده؟
جیهوپ : میتونی توی اشپزی کمکم کنی؟
یهو یه صدایی از پشت در اومد!
کوک : بیا خودم کمکت میکنم 😎😏
جیهوپ : شتتتتتتتت ( جیغ )
کوک : اروم باش!!! من باید جیغ بزنم که درو روم باز کردی له شدم! 😑
جیهوپ : وایییییییییی! ....... خوب بیا بریم!
کوک : ا/ت تو هم بیا!
ا/ت : چشم!
........... و رفتیم غذا درست کردیم دیگه! ( 🫡😶🌫️ )
جیمین : امروز..... روز مهمی بود!
من امروز رو با ا/ت هماهنگ کرده بودم که بریم کافه! 🧋
ا/ت هم موافقت کرد!
لباسامو پوشیدم و رفتم دم در اتاق ا/ت....
درو زدم که یهو صدای بدی از توی اتاق اومد 🪜🚪
درو باز کردم که دیدم؛! ا/ت میخواست از کمد بالایش لباس برداره که اوفتاد زمین!
ا/ت : ایییییییییییی ( اروم )
جیمین : وایییییی خوبی؛!!!؛
ا/ت : ارههه اره فقط میتونی دستمو بگیری.....
دستشو گرفتم که دیدیم نمیتونه بیاد بالا!
که در همین هین کوک وار شد!
کوک : ا/ت چی شدههههه! ( داد )
ا/ت : هیچی اوفتادم زمین!
که از داد کوک همه اومدن!
( در اخر معلوم شد پای ا/ت شکسته و به مدت 2 ماه نمیتونه هیچ حرکت رقصی رو انجام بده!🩼🫣 )
تهیونگ : امروز منو کوک قرار بود روی البوم مشترکمون کار کنیم ........
کوک : سلام ته!
تهیونگ : سلامم! خوب اماده ای!؟
کوک : اره!
تهیونگ : خوب این قسمت برای توعه!
کوک : اوهوم...
تهیونگ : این قسمت رو باید ا/ت بخونه!
کوک : نمیشه!!!
تهیونگ : هااا؟ چرا اونوقت؟
کوک : چون معنیش برای بچه ها خوب نیس!
تهیونگ : هی هی! تو خودت سه سال از ا/ت بزرگتری فقط!!!!
کوک : خوب که چی!
تهیونگ : خوب که نوخود چی! 🫤🫘
و تمام 🙌 🫠
▂▃▄▅▆▇█▓▒░ لایک؟░▒▓█▇▆▅▄▃▂
۲۴.۱k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.