سناریو
سناریو
* وقتی عضو هشتمی و کوک هی نزدیکت
میشه (از همه کوچیک توی) *①
نامجون : میره پیش کوک.....
نامجون : کوک امروز وقت داری؟
کوک : چطور؟
نامجون : من میخوام با جین برم بیرون تو نمیای؟
کوک : نع!
نامجون : اخه تهیونگ هم داره با ا/ت میره بیرون.....
کوک : کجاااااااا؟
نامجون : ( 😑 ) بیرون!
کوک : بای نامی!
کوک رفت لباس پوشید و با تهیونگ رفت!
جین : ( این چند وقت کوک هی به ا/ت میچسبه ) ( میتونم با ا/ت کارای کوک رو تلافی کنم! 😎 )
جین میره پیش ا/ت! ( ا/ت داشت با کوک صحبت میکرد )
ا/ت : سلام جین! 👋🏻 از صبح ندیدمت!
جین : اره یکم کار داشتم! راستی! امروز وقت داری با هم بریم بیرون 😁🍓؟
ا/ت : اره!!!!!
جین : باشه پنچ دقیقه دیگه دم در......⏤͟͟͞͞
کوک : نمی تونه بیاد!
جین : ها؟
کوک : ببخشید امروز خانم ا/ت رزرو شدن 😌😏😎
جین : کوک تو با ا/ت نسبتی داری؟!
کوک : نه ولی فقط میتونم بگم ا/ت صاحب داره! 😎😏
جین : یاااااااااااا ( عربده )
یونگی : جدیدا کوک زیاد به ا/ت میچسبه!
منم برای البوم جدید سعی دارم از این ایده استفاده کنم..... ولی اول باید مطمعن بشم!
رفتم پیش کوک تا ازش بپرسم......
یونگی : سلام کوچولو 🍓😎!
کوک : سلام!
یونگی : کوکی میتونی برای البوم جدید بیای اتاقم؟
کوک : اره الان میام!
رفتم توی اتاقم که کوک ² دقیقه بعد اومد
یونگی : خب من ایده ای برای البوم جدید ندارم...... راستی! ا/ت چطوره؟
کوک : اووووم خوبه! 😶😐
یونگی : 😑😑 چیزی بین تو و ا/ت نیس؟
کوک : چرا شبا بالشت بینمونه!؟!! ( ᥬ😂᭄ )
یونگی : مگه شما پیش هم میخوابیدددددد!
کوک : ای وای ( اروم )
یونگی : نامجوننننننن بیا بچتو جمع کننننننن!
* وقتی عضو هشتمی و کوک هی نزدیکت
میشه (از همه کوچیک توی) *①
نامجون : میره پیش کوک.....
نامجون : کوک امروز وقت داری؟
کوک : چطور؟
نامجون : من میخوام با جین برم بیرون تو نمیای؟
کوک : نع!
نامجون : اخه تهیونگ هم داره با ا/ت میره بیرون.....
کوک : کجاااااااا؟
نامجون : ( 😑 ) بیرون!
کوک : بای نامی!
کوک رفت لباس پوشید و با تهیونگ رفت!
جین : ( این چند وقت کوک هی به ا/ت میچسبه ) ( میتونم با ا/ت کارای کوک رو تلافی کنم! 😎 )
جین میره پیش ا/ت! ( ا/ت داشت با کوک صحبت میکرد )
ا/ت : سلام جین! 👋🏻 از صبح ندیدمت!
جین : اره یکم کار داشتم! راستی! امروز وقت داری با هم بریم بیرون 😁🍓؟
ا/ت : اره!!!!!
جین : باشه پنچ دقیقه دیگه دم در......⏤͟͟͞͞
کوک : نمی تونه بیاد!
جین : ها؟
کوک : ببخشید امروز خانم ا/ت رزرو شدن 😌😏😎
جین : کوک تو با ا/ت نسبتی داری؟!
کوک : نه ولی فقط میتونم بگم ا/ت صاحب داره! 😎😏
جین : یاااااااااااا ( عربده )
یونگی : جدیدا کوک زیاد به ا/ت میچسبه!
منم برای البوم جدید سعی دارم از این ایده استفاده کنم..... ولی اول باید مطمعن بشم!
رفتم پیش کوک تا ازش بپرسم......
یونگی : سلام کوچولو 🍓😎!
کوک : سلام!
یونگی : کوکی میتونی برای البوم جدید بیای اتاقم؟
کوک : اره الان میام!
رفتم توی اتاقم که کوک ² دقیقه بعد اومد
یونگی : خب من ایده ای برای البوم جدید ندارم...... راستی! ا/ت چطوره؟
کوک : اووووم خوبه! 😶😐
یونگی : 😑😑 چیزی بین تو و ا/ت نیس؟
کوک : چرا شبا بالشت بینمونه!؟!! ( ᥬ😂᭄ )
یونگی : مگه شما پیش هم میخوابیدددددد!
کوک : ای وای ( اروم )
یونگی : نامجوننننننن بیا بچتو جمع کننننننن!
۴.۷k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.