رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۷

+:«سوپرایز !!!!»




(گوینده: شینوبو:)

خب.....چوب شور.اوکی. چیپس هم..... نگفت چه طعمی بگیرم......خب😁پس از هر کدوم یکی میگیرم.....دیگه چی؟
اوه آره نوشابه.....

:«آخ!!» (یکی خورد بهش.)

+:«اوه ... معذرت می خوام.»
:«نه من متأسفم باید حواسم رو جمع می کردم .....»

هومم؟خیلی شبیه ..... تومیوکا سان بود. 🙂😕
خب.............. اوه آره نوشابه....

+:«با کارت پرداخت می کنید؟»
:«ها؟ اوه بله ... بفرمایید.»


+خونه+

(گوینده:سوهی:)

کانائه:«هومففففف. هوفففففففف. هوعففففففف. هاه هاه. هاه. .خب تموم شد....»

(بادکنک باد کرد)

میتسوری:«ریسه ها!!»
کانائو:«وصلشون کردم.»
آئویی:«منم کمک خاله نائومی خوراکی ها رو آماده کردم»
نزوکو:«منم میز رو آماده کردم. راستی شینوبو کلید داره؟»
کانائه:«آره»

*دیییییییینننگگگ دوووووونننگگگگگ*
(یادی از جونگ کوک😁😂)

شینوبو:«الو؟ کسی نیست؟ خب ..... اینم کلید.....من اومدم....؟!!!؟ »










+:«سوپرایز !!!! »








شینوبو:«هاه؟ واییییییی!»

همه:«تولدت مبارک شینوبو!🥳»
میتسوری:«تولدت مبارک پروانه کوچولو😆»
شینوبو:«اوی!💢😊»
آئویی:«به امید تولد های دیگه دوست خوبمون!🥳🎁»
نزوکو:«وییییی! بام»

(نزوکو یکی از این کاغذ رنگی پاش ها درست کرده بود و با اون سر همشون کاغذ رنگی ریخت🎀)


شینوبو:«شما یادتون بود؟🥺خودم تازه فهمیدم تولدم بوده😁»

توی ذهن شینوبو:[کلا یادم رفته بود تولدم امروزه.... هنوز هم تولدم رو یادم نیست🤦‍♀]


ادامه دارد...

عکس اسلاید دو مربوط به چپتر قبله یجورایی
دیدگاه ها (۰)

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر مهم

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۸

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۶

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۵

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط