رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۶

(گوینده:نقل و قول:)


شینوبو :«نه چان!»

کانائه:« هوممم؟؟ گریه کردید؟»
میتسوری:«نههه.چرا باید گریه کنیم؟اصلا گریه چیه؟»

(میتسوری سرخ شده)

شینوبو:« گفتم که . خیلی تابلو دروغ میگی»

میتسوری:«خب دیگه به روم نیار!😖»

کانائه:« من فضولی نمی کنم بین خودتونه!»

شینوبو:« اوه راستی چرا اومدی اصلا؟»

میتسوری:« اوههههـ . احتمالا بخاطر اینکه شب شده . درسته؟»
کانائه:« زدی تو خال!اومدم ببرمتون خونه»

شینوبو:« چقدر مگه حواسم پرت بوده؟ اصلا نفهمیدم شب شده😅»
کانائه:« میتسوری. دیر وقته.... چطوره امشب رو بیای خونه ما؟😜🤫»

میتسوری:« اوه آره ... فکر کنم بهتره بیام خونه شما..... مشکلی که نداره؟👀»
کانائه و شینوبو:«معلومه که نه!»



+خونه شینوبو اینا: دم در+


کانائه:«اوه شینوبو یادم رفت میتونی بری یکم خوراکی برای شب بگیری؟مثلا چیپس و یکم نوشابه و چوب شور و همون هایی که همیشه می خرم😙😄»

شینوبو:« اوه البته... میتسوری تو با نه چان برو داخل من زود میام😊»




*ویییییییییییییییژژژژ*





+داخل+


آئویی:«میتسوری آماده ای؟ بادکنک ها کو؟»

کانائه:« من گرفتم نگران نباشید »
نزوکو:«عالیه ! فقط کانائه سان، شینوبو کی میاد؟»


کانائو :« احتمالا ده دیقه دیگه »
میتسوری:«خب پس بیاید آماده شیم😄»



ادامه دارد...

های های های 😀😂
دیدگاه ها (۰)

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۷

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر مهم

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۵

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۴

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط