از اپارتمان اومدم بیرون یه ماشین گرفتم به سمت خونه جیمین
از اپارتمان اومدم بیرون یه ماشین گرفتم به سمت خونه جیمین
رسیدم کسی خونه نبود
وسایلامو جمع کردم
««««
بلاخره تموم شد
رفتم یه رو مبل نشستم به این فکر میکردم که من چه جوری سوار هواپیما بشم اخه تاحالا سوار نشدم وقتی از شهری به شهره دیگه میرفتیم با قطار میرفتیم اصلا از جت خوشم نمیاد با صدایی از افکارم دور شدم
جیمین: ا ت! خونه ای؟
ا ت: اره
رفتم سمت در جیمین با کلی خرید تو دستش بود
خریدارو از دستش گرفتمو بردم رو میز گذاشتم
بچها من پارت هام طولانیه اما ویسگون نمیتونه همشو بزارم برای همین باید دوتاش کنم و برای همین اشتباه میزنم بعضی از پارت ها رو...
رسیدم کسی خونه نبود
وسایلامو جمع کردم
««««
بلاخره تموم شد
رفتم یه رو مبل نشستم به این فکر میکردم که من چه جوری سوار هواپیما بشم اخه تاحالا سوار نشدم وقتی از شهری به شهره دیگه میرفتیم با قطار میرفتیم اصلا از جت خوشم نمیاد با صدایی از افکارم دور شدم
جیمین: ا ت! خونه ای؟
ا ت: اره
رفتم سمت در جیمین با کلی خرید تو دستش بود
خریدارو از دستش گرفتمو بردم رو میز گذاشتم
بچها من پارت هام طولانیه اما ویسگون نمیتونه همشو بزارم برای همین باید دوتاش کنم و برای همین اشتباه میزنم بعضی از پارت ها رو...
۷.۲k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.