محشری دیشب به یادت

محشری دیشب به یادت
کنج خلوت داشتم

یک زمین هفت آسمان
چشمان حسرت داشتم

قدِ دریای خزر
دلتنگ بودم نیمه شب

شکلِ تهران شلوغ و
حس غربت داشتم

@channelhasti
دیدگاه ها (۱)

اسیر بوسہ اے هستم ڪه از رویت طلب دارمتمام بوسہ هایــم رانبوس...

پناهم تویے تڪیہ گاهم تویےامید دلِ بےپناهم تویےتوگرماےدستم،تو...

از وقتی که رفتی احساسم را در هوایرفتنت گم کردماز وقتی که رفت...

لب من شاعرو لبهاے شما شعروغزللب من تشنه شهد و لب تو ظرف عسلب...

دختری که آرزو داشت

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط