تا دست ارادت به تو دادهست دلم

تا دست ارادت به تو داده‌ست دلم
 دامان طرب ز کف نهاده‌ست دلم

ره یافته در زلف دل آویز کجت
 القصه به راه کج فتاده‌ست دلم

فروغی بسطامی
دیدگاه ها (۱)

آخرش یک شب به پایت جان خود را می دهدآن که پای چشم تو ، ایمان...

00:00 دوباره ساعت صفر و غزل غزل بارانشروع نم زده ی جاده های ...

چه شبیخون قشنگـی زده آغاز نگاهـتباز هم صید خودش کرده مرا ، ب...

از خود گذشته منت دوران نمی کشداز پا فتاده تنگی دامان نمی کشد...

دلم پر آتش و چشمم پرآب شد هر دو دو خانه نذر تو کردم خراب شد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط