آخرش یک شب به پایت جان خود را می دهد

آخرش یک شب به پایت جان خود را می دهد
آن که پای چشم تو ، ایمان خود را می دهد

لحظه ی آخر، سرم را توی آغوشت بگیر
موج در ساحل تمام جان خود را می دهد

روی لبهایم لبی بگذار، تا سیرم کنی
آدم از بیچارگی وجدان خود را می دهد

چشمهایت بس که با سبک عراقی در هم است
خواجه با آشفتگی دیوان خود را می دهد

شـاه قاجـارم که وقتی رقص باله می کنی
روی کاغـذ یک شبه ایران ِ خود را می دهد

#ابراهیم_جویباری
دیدگاه ها (۱)

پا به پا کردم و جــان کندمو گفـتــم آخــــردوستت دارم و گفتی...

تا دست ارادت به تو داده‌ست دلم دامان طرب ز کف نهاده‌ست دلم ر...

00:00 دوباره ساعت صفر و غزل غزل بارانشروع نم زده ی جاده های ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط