فیک کوک قلب مشکی من پارت ۲
رفتم خونه لباس هام رو عوض کردم و لباس راحتی پوشیدم تصمیم گرفتم وقتی فردا میرم دیدنشون براشون شیرینی درست کنم
شروع کردم به درست کردن ماکرون همه نوع طعمش رو درست کردم و گذاشتم تو فر تا بپزه
دیدم در میزنن دستم رو شستم و به سمت در رفتم دیدم کوک مسته در رو براش باز کردم
ا/ت : سلام خوبی ؟
برای چی مست کردی ؟
کوک : اهه بیبی زیادی سوال می پرسی
من برای استایل بغل کرد و برد تو اتاق و انداختم رو تخت و منو همین جوری می بوسید جوری که مطمئن بودم که جاش میمونه آروم دستش رو برد سمت لباسم و لباسم رو در اورد و من فقط با سوتین جلوش بودم قسط داشت بیشتر جلو بره که دستش رو گرفتم و هلش دادم
ا/ت : چت شده تو ؟ داری چیکار میکنی ؟ یهو سرو کلت پیدا میشه و این کار رو می کنی
کوک : اوم هیچی اومدم فقط طمع لبت رو بچشم
ا/ت : برو بیرون
رفتم و در رو براش باز کردم و رفت آه
قلبم داشت از جا کنده میشد رفتم تو اتاقم و لباسام روپوشیدم
فردا صبح
از خواب بیدار شدم که برم کمپانی
صورتم رو شستم و ی ارایش ملایم کردم و لباس
گرانج پوشیدم و شیرینی ها رو تو دستم گرفتم و رفتم به کمپانی تاکسی منو دم در کمپانی پیاده کرد
ا/ت : ممنون بفرمایید
پول رو حساب کردم و اومدم پایین و رفتم توی کمپانی پسرا داشتن تمرین میکردن کوک رو دیدم بیخیال منو نگاه میکرد انگار چیزی نشده و بعد نگاهشو ازم گرفت و رقت تو اتاقش
پسرا اومدم پیشم
Like 30
Kamant 130
شروع کردم به درست کردن ماکرون همه نوع طعمش رو درست کردم و گذاشتم تو فر تا بپزه
دیدم در میزنن دستم رو شستم و به سمت در رفتم دیدم کوک مسته در رو براش باز کردم
ا/ت : سلام خوبی ؟
برای چی مست کردی ؟
کوک : اهه بیبی زیادی سوال می پرسی
من برای استایل بغل کرد و برد تو اتاق و انداختم رو تخت و منو همین جوری می بوسید جوری که مطمئن بودم که جاش میمونه آروم دستش رو برد سمت لباسم و لباسم رو در اورد و من فقط با سوتین جلوش بودم قسط داشت بیشتر جلو بره که دستش رو گرفتم و هلش دادم
ا/ت : چت شده تو ؟ داری چیکار میکنی ؟ یهو سرو کلت پیدا میشه و این کار رو می کنی
کوک : اوم هیچی اومدم فقط طمع لبت رو بچشم
ا/ت : برو بیرون
رفتم و در رو براش باز کردم و رفت آه
قلبم داشت از جا کنده میشد رفتم تو اتاقم و لباسام روپوشیدم
فردا صبح
از خواب بیدار شدم که برم کمپانی
صورتم رو شستم و ی ارایش ملایم کردم و لباس
گرانج پوشیدم و شیرینی ها رو تو دستم گرفتم و رفتم به کمپانی تاکسی منو دم در کمپانی پیاده کرد
ا/ت : ممنون بفرمایید
پول رو حساب کردم و اومدم پایین و رفتم توی کمپانی پسرا داشتن تمرین میکردن کوک رو دیدم بیخیال منو نگاه میکرد انگار چیزی نشده و بعد نگاهشو ازم گرفت و رقت تو اتاقش
پسرا اومدم پیشم
Like 30
Kamant 130
۹.۷k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.