راه زیاد است مهم نیست

.
راه زیاد است، مهم نیست !
گاهی در این برهوت
سرگردان می شوم، مهم نیست !
باد پسم می زند مدام
سرما می رود توی جانم
مهم نیست !
خودم را بغل می کنم !
فقط می خواهم بدانم جاده هر قدر دراز و طولانی باشد
آخرش یک جایی تو ایستاده ای؟! بین راه
گاهی آدم هایی را می بینم
که آخر جاده شان هیچکس نیست
از این برهوت می افـتند به برهوت دیگر !
و همین هراسانم می کند
و همین باعث می شود
تنهایی ِخودم را دوست بدارم
آخر من که جز تو کسی را ندارم.
دیدگاه ها (۱)

تو از آن دگری .. رو ..مرا یاد تو بس

.حالا که دورِ اوست نه می‌بیند، نه می‌شنودولییک روزبا یک شعر...

.خرابم قهوه چی! قلیان برایم بار کن لطفاًسری اش را پراز سوغات...

hasti

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط