پارپت دو
پارپت دو
پنح سال بعد
جانگیو. دکتر نفر بعدی بفرستم داخل؟
ته. مگه کسی هست باز
جانگیو. بله
ته. بگو بیاد
جانگیو. چشم قربان اقا بفرمایید داخل
ته. خب مشکلتون چیه
بیمار. قلبم تیر میکشه خیلی اذیتم میکنه
ته. همین فقط؟
بیمار. نه وقتی نفس میکشم تا کتفم درد میگیره ولقعا قابل تحمل نیست دیگه
ته. براتون نوار قلب مینویسم لطفاً بعد از اینکه نوار قلب رو گرفتین سریع پیش من بیاین تا اون موقع این دارو ها و مصرف کنید
بیمار. بله قربان ممنونم ازتون
ته. خواهش میکنم خدانگهدار
بیمار. خداحافظ جناب
ته. اخخخخ امروز چقدر خسته کننده بود هی خدا
جانگیو. قربان تشریف میبرید خونه؟
ته. اره لطفا در رو قفل نکن فقط در راهرو قفل کن من فردا دیر تر میام خودت به ساعت زود تر بیا
جانگیو. چشم
ته. خدافظ
جانگیو. فعلا قربان
ته ویو
با ماشین به سمت خونه رفتم درو باز کردم طبق معمول بوی قهوه تو خونه بود یه لیوان ریختم به جرعه ازش خوردم
کولر رو تا اخر زیاد کردم تیشرتمو در اوردم اجازه دادم باد سرد به بدنم بخوره
موچی هایی رو که خریده بودم از یخچال در اوردم و روی تخت نشستم با لذت خوردم
خستگی اجازه خواب بهم نمیداد با بدن درد شدیدی که داشتم فقط حموم گردن میتونست حالم رو خوب کنه
اب رو باز کردم داغ داغ بود و حسابی بخار کرده بود وان پر شد توش کمی شامپو ریختم تا کف کنه و خودم رو به ارامش دعوت کردم .......
بچه ها این فیک چطوره نظرتون چیه؟
پنح سال بعد
جانگیو. دکتر نفر بعدی بفرستم داخل؟
ته. مگه کسی هست باز
جانگیو. بله
ته. بگو بیاد
جانگیو. چشم قربان اقا بفرمایید داخل
ته. خب مشکلتون چیه
بیمار. قلبم تیر میکشه خیلی اذیتم میکنه
ته. همین فقط؟
بیمار. نه وقتی نفس میکشم تا کتفم درد میگیره ولقعا قابل تحمل نیست دیگه
ته. براتون نوار قلب مینویسم لطفاً بعد از اینکه نوار قلب رو گرفتین سریع پیش من بیاین تا اون موقع این دارو ها و مصرف کنید
بیمار. بله قربان ممنونم ازتون
ته. خواهش میکنم خدانگهدار
بیمار. خداحافظ جناب
ته. اخخخخ امروز چقدر خسته کننده بود هی خدا
جانگیو. قربان تشریف میبرید خونه؟
ته. اره لطفا در رو قفل نکن فقط در راهرو قفل کن من فردا دیر تر میام خودت به ساعت زود تر بیا
جانگیو. چشم
ته. خدافظ
جانگیو. فعلا قربان
ته ویو
با ماشین به سمت خونه رفتم درو باز کردم طبق معمول بوی قهوه تو خونه بود یه لیوان ریختم به جرعه ازش خوردم
کولر رو تا اخر زیاد کردم تیشرتمو در اوردم اجازه دادم باد سرد به بدنم بخوره
موچی هایی رو که خریده بودم از یخچال در اوردم و روی تخت نشستم با لذت خوردم
خستگی اجازه خواب بهم نمیداد با بدن درد شدیدی که داشتم فقط حموم گردن میتونست حالم رو خوب کنه
اب رو باز کردم داغ داغ بود و حسابی بخار کرده بود وان پر شد توش کمی شامپو ریختم تا کف کنه و خودم رو به ارامش دعوت کردم .......
بچه ها این فیک چطوره نظرتون چیه؟
۴.۸k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.