نامه ای به تو
نامه ای به تو
همیشه دلم می خواست برایت نامه ای بنویسم اما نشد ..
حالِ عجیبی دارم..
گنگ و سرگردان.، نمی دانم کجای زندگی ات را گرفته ام..،نمی دانم برای چه بازیچه قرار داده شدم.،نمی دانم چرا اصلا عاشقِ تو شده ام.؟
به هر حال
هر کجای زندگی ات که باشم،اصلا هیچ جایش هم نباشم،
فرقی به حالم نمی کند،
من دوستت خواهم داشت اما تنها مانند یک دوست
تو از من.، از خاطرات مشترکمان.،از شب بیداری هایمان..،از دعواهایمان..،از آشتی هایمان..،از بوسه های خیالیمان نه .. از بوسه هایِ خیال ِ من..،از غرورِ خرد شده ی ِ من،از بوسه هایِ بر دیوارِ من.{دیوار را به جای تو می بوسیدم}..،از عشق ِ آبیِ من..،از پروانه ِ آبیِ من..،گذشتی..
تو حتی از درونِ دخترکِ درون من هم عبور کردی..،حتی از دنیایِ آبی ِ من ..
و چیزی که باقی ماند..
منی زخمی اما زخمی که از زهرِ عشق..،جوانه می زند.
بگذار آخرین هایم با تو همین گونه دست نخورده باقی بماند..
بگذار صدای نوشتن دوستت دارم هایت همینقدر پاک و معصوم در درونِ من زنده بماند.
آرامم میکردی ..،اما من هنوز زنده ام.
من هر چه می نوشتم..،هر چه که دیگران می خوانند ..،یاد تو مرا وادار به کشف این اشعار در درون خودم میکرد.
شاید هم ..،دخترکِ درون ِ من .،هنوز هم دلتنگ توست.
اما به گونه ای دیگر خسته شده از رویاهایِ پوچِ پوشالی..!
به هر جا که بروم ..،به هر سو که قدمی بگذارم..،تنها به جلو خواهم رفت،و تو را در پشت سرم،در انتهایِ ابتدایی ترین خاطراتم،تنها خواهم گذاشت.
من،هنوز هم به یاد تو می نویسم ..،به یاد شعر شاملو و آیدا می خوانم و به یادِ تو نقاشی می کشم.
من تو را در نامه های شاملو برای آیدا نقش بسته ام..،
تو در دوستت دارم آیدا می بینم.
و شاید همین باشد ..،ما چه می دانیم.
بعد از این دلتنگت خواهم شد..،می دانم.
بعد از سخت جان خواهم داد ..،می دانم.
بعد از این گریه خواهم کرد..، می دانم.
بعد از این بوسه بر نوشته هایت خواهم زد..،می دانم.
بعد از این ذره ذره شهریار خواهم شد ..،می دانم.
بعد از این شعر ها را ذره ذره خواهم نوشید..،می دانم.
و در آخر خرِ کلاه قرمزی خواهم شد ..،می دانم..
برای تنها ترین عبور از خلوت من..،دیگر دوستت نخواهم داشت..،می دانم.
من تا ابد عاشقانه دوستت خواهم داشت می دانم.
و دلِ تنگم..،فروغ خواهد شد می دانم.
و با برای تو می نویسم..
{احساس خریدنی نیست،
احساس فروشی نیست.،
احساس مُردنیست.}
جامت را سر کشیدم ..،و مست از تو ..،به تدریج صادق هدایت شدم..
تمامِ من..،هنوز جایی..،درست بین لبانت نفس می کشد.
و بوسه خواهم زد ..،بر لبانی که دوستم نداشت..،عاشقم نبود اما بود..
آخرین دروغیِ که عشق را باور کردم و هنوز هم باور می کنم این دروغ را..،
[همشو دوست دارم چون تو نوشتیشون تورو دوست دارم و] [اینکه برای همشون وقت گزاشتی پس قشنگن]
#خاص #زیبا #عاشقانه #عشق #عکس_پروفایل #تکست_خاص #تنهایی #جذاب #عکس_نوشته #تکست_ناب #عشقولانه
همیشه دلم می خواست برایت نامه ای بنویسم اما نشد ..
حالِ عجیبی دارم..
گنگ و سرگردان.، نمی دانم کجای زندگی ات را گرفته ام..،نمی دانم برای چه بازیچه قرار داده شدم.،نمی دانم چرا اصلا عاشقِ تو شده ام.؟
به هر حال
هر کجای زندگی ات که باشم،اصلا هیچ جایش هم نباشم،
فرقی به حالم نمی کند،
من دوستت خواهم داشت اما تنها مانند یک دوست
تو از من.، از خاطرات مشترکمان.،از شب بیداری هایمان..،از دعواهایمان..،از آشتی هایمان..،از بوسه های خیالیمان نه .. از بوسه هایِ خیال ِ من..،از غرورِ خرد شده ی ِ من،از بوسه هایِ بر دیوارِ من.{دیوار را به جای تو می بوسیدم}..،از عشق ِ آبیِ من..،از پروانه ِ آبیِ من..،گذشتی..
تو حتی از درونِ دخترکِ درون من هم عبور کردی..،حتی از دنیایِ آبی ِ من ..
و چیزی که باقی ماند..
منی زخمی اما زخمی که از زهرِ عشق..،جوانه می زند.
بگذار آخرین هایم با تو همین گونه دست نخورده باقی بماند..
بگذار صدای نوشتن دوستت دارم هایت همینقدر پاک و معصوم در درونِ من زنده بماند.
آرامم میکردی ..،اما من هنوز زنده ام.
من هر چه می نوشتم..،هر چه که دیگران می خوانند ..،یاد تو مرا وادار به کشف این اشعار در درون خودم میکرد.
شاید هم ..،دخترکِ درون ِ من .،هنوز هم دلتنگ توست.
اما به گونه ای دیگر خسته شده از رویاهایِ پوچِ پوشالی..!
به هر جا که بروم ..،به هر سو که قدمی بگذارم..،تنها به جلو خواهم رفت،و تو را در پشت سرم،در انتهایِ ابتدایی ترین خاطراتم،تنها خواهم گذاشت.
من،هنوز هم به یاد تو می نویسم ..،به یاد شعر شاملو و آیدا می خوانم و به یادِ تو نقاشی می کشم.
من تو را در نامه های شاملو برای آیدا نقش بسته ام..،
تو در دوستت دارم آیدا می بینم.
و شاید همین باشد ..،ما چه می دانیم.
بعد از این دلتنگت خواهم شد..،می دانم.
بعد از سخت جان خواهم داد ..،می دانم.
بعد از این گریه خواهم کرد..، می دانم.
بعد از این بوسه بر نوشته هایت خواهم زد..،می دانم.
بعد از این ذره ذره شهریار خواهم شد ..،می دانم.
بعد از این شعر ها را ذره ذره خواهم نوشید..،می دانم.
و در آخر خرِ کلاه قرمزی خواهم شد ..،می دانم..
برای تنها ترین عبور از خلوت من..،دیگر دوستت نخواهم داشت..،می دانم.
من تا ابد عاشقانه دوستت خواهم داشت می دانم.
و دلِ تنگم..،فروغ خواهد شد می دانم.
و با برای تو می نویسم..
{احساس خریدنی نیست،
احساس فروشی نیست.،
احساس مُردنیست.}
جامت را سر کشیدم ..،و مست از تو ..،به تدریج صادق هدایت شدم..
تمامِ من..،هنوز جایی..،درست بین لبانت نفس می کشد.
و بوسه خواهم زد ..،بر لبانی که دوستم نداشت..،عاشقم نبود اما بود..
آخرین دروغیِ که عشق را باور کردم و هنوز هم باور می کنم این دروغ را..،
[همشو دوست دارم چون تو نوشتیشون تورو دوست دارم و] [اینکه برای همشون وقت گزاشتی پس قشنگن]
#خاص #زیبا #عاشقانه #عشق #عکس_پروفایل #تکست_خاص #تنهایی #جذاب #عکس_نوشته #تکست_ناب #عشقولانه
۲۳.۰k
۲۰ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.