پارت ۴
پارت ۴
ویو ات
دیدم زنگ خونه خورد سریع خودمو جمعو جور کردم چک وایسادم دم در اتاقم
ویو کوک
از خونشون معلوم بود فقیر بودن زنگو زدیم به مامان و باباش سلام علیک کردیم یهو دختره از در اتاقش اومد پایین وقتی سرش ر.و برداش پوست سفید لبای پفکی قرمز موهای بورو لخط لاغر و میزون اندامی چشمای سبز یکوچولو کراش زدم
ویو ات
پسره جذاب بود خ. شم اومد اما عاشقش نشدم
م. ک: پسرم برید با خانم ات حرف بزنید
کوک: باش
*رفتن تو اتاق
ویو ات
دیدم زنگ خونه خورد سریع خودمو جمعو جور کردم چک وایسادم دم در اتاقم
ویو کوک
از خونشون معلوم بود فقیر بودن زنگو زدیم به مامان و باباش سلام علیک کردیم یهو دختره از در اتاقش اومد پایین وقتی سرش ر.و برداش پوست سفید لبای پفکی قرمز موهای بورو لخط لاغر و میزون اندامی چشمای سبز یکوچولو کراش زدم
ویو ات
پسره جذاب بود خ. شم اومد اما عاشقش نشدم
م. ک: پسرم برید با خانم ات حرف بزنید
کوک: باش
*رفتن تو اتاق
۷.۰k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.