اولین باری که قطره اشکبی اختیار از گوشه چشمانمان برای کس

اولین باری که قطره اشک،بی اختیار از گوشه چشمانمان برای کسی روی گونه هایمان لرزید.. اولین باری که خودمان را بی اراده،برای کسی آماده کردیم.. اولین باری که عطر مورد علاقمان را بدون ترس تمام شدنش زدیم و لذت بردیم.. اولین باری که به خودمان در آینه،بی هدف دقیقه ها نگاه کردیم.. بگذار ساده بگویم اولین باری که عاشق شدیم! همه این اولین های دوست داشتنی که از یاد رفتنی نیستند..
دیدگاه ها (۱)

من بلد نیستم عاشق کسی باشم که اولویتش نیستم؛ بلد نیستم چشم ب...

بی رحمی عشق همین است! که وقتی فهمید جای پایش سفت شده، شروع م...

ما که جوانی نکردیم.. یعنی وقت و حوصله‌اش را نداشتیم.. ما سرم...

من نه آنقدر‌ دلبرم که دل تمام شهر از صدایم بلرزد.. نه آنقدر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط