من روت حساب کرده بودم باور کرده بودم

من روت حساب کرده بودم، باور کرده بودم
شاید عشق واقعا اون دروغی که مطمئن بودم
فکر میکردم هست، نباشه ولی نه، هرچقدر جلوتر
رفتیم هرچقدر فکر میکردم همه چیز ممکنه حل
بشه دیدم نه، تو و عشقت، تو و احساست سرابین.
من واقعا شرمندم که تصور میکردم با تو ی زندگی
رویایی می‌سازم، رویام شد کابوس، تو کابوسی.
-کیم تهکوک.
دیدگاه ها (۰)

الانو نگاه نکن که من تنها نشستم با خودم از توحرف میزنم، ی شب...

دیگه بهت فکر نمیکنم، در واقع خیلی وقته بهت فکر نمیکنم دیگه ه...

اولین نامه، عزیزترین عزیز من.ای‌کاش هیچوقت از زمین بازی جدا ...

تو دقیقا مثل نوشته ی روی پاکت سیگـار میمونی که نوشته ترکِ سی...

شوهر دو روزه پارت۵۸

چند پارتی نامجوندرخواستیپارت ۲ببخشید به خاطر چند روز تاخیر🫶ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط