تا حالا به دستاتون فکر کردین

تا حالا به دستاتون فکر کردین؟
نکردین!
بهشون اهمیت هم ندادین،جز اینکه بلند بزارین ناخونارو یا کوتاه کنید یا لاکشون بزنید.
ولی از این موضوع بهش نگاه کنید که:
ما چقدر با دستامون اشکامون رو پاک کردیم و بازم ادامه دادیم،چه چیزایی باهاش نوشتیم و باهاش پاک کردیم، چه وقتا که سیلی نشد تو گوش یکی..
خیلی موقع ها باهاش جلو دهنمونو گرفتیم مبادا صدای هق هق‌مون رو کسی بشنوه، چه وقتا که از عصبانیت دستامون مشت نشد تو دیوار..
چقدر از استرس عرق کرد،چقدر لرزید..
چه چیزا که باهاش تایپ نکردیم و برای اینکه ترسیدیم دل بشکنیم نفرستادیم..
چقدر..
تازه اینا فقط یه طرف قضیه‌ست..

_ نمیدونم چرا اینو نوشتم ولی حس کردم به دستا کم اهمیت داده میشه:(

«من نوشت»
«ر.کاف»
دیدگاه ها (۲۶)

ما با پاهامون جاهای مختلفی رفتیم.تو عروسی‌ها، تو مجلس ختم‌ها...

me

زندگیم سوخته، ته گرفته‌..اصلا مثل کیکی که پف نکرده یا مثل غذ...

https://wisgoon.com/narges.ii

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط