ما با پاهامون جاهای مختلفی رفتیم.
ما با پاهامون جاهای مختلفی رفتیم.
تو عروسیها، تو مجلس ختمها تولدها، خونه مامانبزرگ، خونه رفیقمون..
بعضی وقتا هم یه جاهایی رفتیم که نمیدوستیم آخرین باره..
با پاهامون جون کندیم، دویدیدم، راه رفتیم، خسته شدیم گاهی هم از حرکت ایستادیم ولی ناامید نشدیم.
پیش یار هم رفتیم با پاهامون...
بعضی اوقات هم خیلیا با پاهاشون رفتن یه جایی و دیگه برنگشتن..
برنگشتن اما ما هنوز با پاهامون همون جای همیشگی منتظریم.. انقدر منتظر موندیم که به جای علف یه مزرعه زیر پامون سبز شد..
اما اون پاهایی که رفتن دیگه هیچوقت برنگشتن و بر نمیگردن.
"من نوشت"
"رویا.کاف"
تو عروسیها، تو مجلس ختمها تولدها، خونه مامانبزرگ، خونه رفیقمون..
بعضی وقتا هم یه جاهایی رفتیم که نمیدوستیم آخرین باره..
با پاهامون جون کندیم، دویدیدم، راه رفتیم، خسته شدیم گاهی هم از حرکت ایستادیم ولی ناامید نشدیم.
پیش یار هم رفتیم با پاهامون...
بعضی اوقات هم خیلیا با پاهاشون رفتن یه جایی و دیگه برنگشتن..
برنگشتن اما ما هنوز با پاهامون همون جای همیشگی منتظریم.. انقدر منتظر موندیم که به جای علف یه مزرعه زیر پامون سبز شد..
اما اون پاهایی که رفتن دیگه هیچوقت برنگشتن و بر نمیگردن.
"من نوشت"
"رویا.کاف"
۱۷.۲k
۲۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.