هرزه ی حکومتی پارت

هرزه ی حکومتی پارت ۶


اومد سمتم....موهام و گرفت و بلندم کرد

کوک : دیگههههه نبینمممم بهههه مننن بییی احترامیییی کنیییی

ا/ت : چشم . بغض

بعد دستم و گرفت و دنبال خودش کشید انگار من سگشم (از خداتم باشه)

بعد بردم تو زیر زمین

ا/ت : یااااااا ولمممم کنننن منننن میترسمممم . گریه

ویو کوک

بدون توجه به حرفاش بردمش تو زیر زمین و بستمش به تخت
که هی مقاومت می‌کرد


ا/ت : ولم کن...هقق..خواهش میکنم ولم کن من میترسم . گریه

کوک : خفه شو

ا/ت : نهه...هقق..لدفااا رئیس هرکاری بگی میکنم . گریه

کوک : دست و پاش و باز کردم دستش و محکم گرفتم و بردمش بیرون

انداختمش تو ماشین و خودمم نشستم و بردمش خونه ی خودم

۱۰ مین بعد

رسیدیم پیاده شدیم و دوباره دستش و گرفتم و کشیدم بردم تو خونه

بردمش تو اتاق خودم....

لایک یادت نره خوژتیپ

شرط ۵ تا لایک ۵ تا کامنت
دیدگاه ها (۱۴)

هرزه ی حکومتی پارت ۵ بیدار شدم...تو اتاق بودم رفتم سمت در دس...

هرزه ی حکومتی پارت ۴ که جیمین و جیهوپ...دستاشون و گذاشتن روی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط