آزمایش عشق

part26


نگاهم که به کالورا افتاد برخلاف شوگا خیلی آروم و خونسرد بود و نمیشد گفت از دیدن رقیب عشقیش ناراحت یا عصبانیه!
این رفتار سرد و یخ مانندش برخلاف رفتار آتشین شوگا برام خیلی عجیب بود و نگاهای مرموزش به بردارش یعنی کانگ سو که انگار داشتن مکالمه خیالی با هم انجام میدادن به حیرت من بیشتر اضافه میکرد ...
بیرون زدن مویرگ های قرمز چشم شوگا نشونه عصبانیت بیش از حدش بود و دستای مشت کرده اش آماده زدن بودن ...
ولی برخلاف اون من الان توی دلم عروسی بر پا بود برای اینکه تونستم خودمو جلوی اون جوری نشون بدم که بدونه من از نبودش اونقدرا هم ناراحت نیستم ...
بعد از یک مکالمه نسبتا کوتاه و پر از حرارت عصبانیت ریسم به من گفت که میتونم برم و از مهمونی لذت ببرم....
توی تمام مدت مهمونی نگاه های شوگا که حتی داغی و سرخ بودن چشماش رو از دورم حس میکردم روی من بود ....
ولی من دیگه حواسم به اون نگاها نبود ...
حالا حس شک و ترسی بدون اراده توی دلم بیدار شده بودن و از اون حس خوشحال پیشی گرفته بودن ...
ذهنم فقطو فقط درگیر نگاه های پر از رمز و راز کالورا و کانگ سو ب هم بود ....
هر چی که بود نگاه های خوبی نبود ...
میشد فهمید با اون نگاه ها دارن مکالمه مرموزی رو با هم رد و بدل میکنن ...
مکالمه ای که کاملا سری بود ...
سعی میکردم اون حس خوشحالی رو بیدار کنم اما همون حس ترس نمیزاشت... درست مثل نگهبان توی دلم رو احاطه کرده بود...
اون نگاها تا آخر مهمونی ادامه داشتن ...
بعد از تموم شدن مهمونی همه در حال رفتن بودن و منم بعد از خداحافظی با خانم پارک و کمک به بقیه رفتم سمت پارکینگ تا با ماشین لارا که بهم قرض داده بود به سمت خونه حرکت کنم ...
تا در ماشین رو باز کردم یکی از پشت سرم اومد و در ماشین رو با شتاب بالا به سمت جلو هول داد و اونو بست ...
دیدگاه ها (۳)

آزمایش عشق

آزمایش عشق

آزمایش عشق

آزمایش عشق

وقتی میگم "دوست دارم" از روی عادت نیس یا یه کلمه ای نیست ک ب...

#pain #P⁴«ویو جونگکوک» کانگ: دارید چه غلطی میکنیدد!!! همه بر...

تکپارتی نگاه بی رحم-----------------------------------------...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط