part77
جونمی: حالت خوب شد
تهیونگ: آره
کیجون: بریم دیگه ساعت ۱۲شبه
تهیونگ: آره بریم
رفتیم تو ماشین نشستیم
🧠:👨🏻💼: خانم کیم طبقه ۱۱ واحد ۱۰۳ است
👨🏻💼: نه من مطمئنم خودشه هرشب براشون غذا میبرم
تهیونگ: صبر کنید گوشیم داخل کافه گذاشتم یادم رفته شما برید من خودم میام
جونمی: نه دیگه منتظر میمونیم
تهیونگ: طول میکشه برید من یکم دوست دارم تنها باش
کیجون: باشه مراقب خودت باش خدافظ
تهیونگ: خدافظ
رفتم داخل هتل
تهیونگ: ببخشید سلام
👩🏻💼: سلام
تهیونگ: من اومدم خونه دوستم طبقه ۱۱ واحد سوم زندگی میکنه میخوام ببینم درست اومدم
👩🏻💼: واحد ۱۰۳ طبقه ۱۱ یه آقایی زندگی میکنه به نام پارک هیون
تهیونگ: پارک هیون؟
👩🏻💼: بله دوست شماست
تهیونگ: ببخشید وقتتون گرفتم
رفتم دوباره اقای لی دیدم
تهیونگ: آقای لی
👨🏻💼: بله
تهیونگ: شما مطمئن هستید ا/ت طبقه ۱۱ زندگی میکنه؟
👨🏻💼: بله مطمئنم
تهیونگ: خودش تنهاست
👨🏻💼: یه پسره هم باهاش زندگی میکنه من فکر میکنم برادرشه
تهیونگ: این عکس ببین این پسره نیست
👨🏻💼: اره اره آقای پارک هیون درسته خودشه
تهیونگ: واییی نهه
👨🏻💼: اقای کیم خوب هستید
تهیونگ: بله میتونم برم ببینمش
👨🏻💼: بله
ا/ت
هیون دستمو گرفت منو برد تو اتاقش و درو قفل کرد
ا/ت: الان ساعت ۱۲ شبه بزار من برم بخوابم فردا کارمو بهتر انجام میدم
هیون: فردایی وجود نداره تو دیگه ماله منی
ا/ت: هیون التماست میکنم به من دست نزن چشماشو بست صورتشو به صورتم نزدیک کرد
صورتمو پایین گرفتم
هیون: نمیزاری؟
شروع کرد به زدنم و بعد باز کردن دکمه های لباسم
ا/ت: هیون ولم کننن😭
تهیونگ
یعنی چی؟ تو این چند روز ا/ت اینجا بوده؟ نه نیست اقای لی اشتباه کرده ا/ت اینجا نیست تهیونگ آروم باش ا/ت الان خونه مامانشه
فقط میتونم ۹۹درصد میگم که ا/ت اینجا نیست ولی اون ۱درصد لعنتی چیکار کنم
شروع کردم به در زدن
ا/ت
ا/ت: اییی هیون منو نزن
هیون: دهنتو ببند
تق تق تق
هیون:برو درو باز کن
ا/ت: من؟
هیون: خودم میرم از اتاق بیرونم نمیای فهمیدی
رفت بیرون و دوباره درو قفل کرد
یه نگاهی به آینه کردم صورتم زخمی و کبود شده بود کی میشه تو بمیری عوضییی زندگیم رو خراب کردی
تهیونگ
درو باز کرد قائم شدم نزاشتم منو ببینه
آره خودش بود هیون یعنی ا/ت هم اونجاست
درو بست دوباره در زدم درو باز کردم
هیون: کیه؟
تهیونگ: منم
هیون: کیم تهیونگ
تهیونگ: فقط یه چیزی بهت میگم بهم راستشو بگو
هیون: این وقت شب اومدی این هتل این رو بگی
تهیونگ: هیون من ازت نمیترسم فقط میخوام باهات حرف بزنم ا/ت کجاست؟
هیون: ا/ت؟
تهیونگ: آره
هیون: برو اشتباه گرفتی یا نوشیدنی خوردی؟ چیکار میکنی چرا داری میای داخل
تهیونگ: ا/ت ا/ت اینجایی؟
#فیک
تهیونگ: آره
کیجون: بریم دیگه ساعت ۱۲شبه
تهیونگ: آره بریم
رفتیم تو ماشین نشستیم
🧠:👨🏻💼: خانم کیم طبقه ۱۱ واحد ۱۰۳ است
👨🏻💼: نه من مطمئنم خودشه هرشب براشون غذا میبرم
تهیونگ: صبر کنید گوشیم داخل کافه گذاشتم یادم رفته شما برید من خودم میام
جونمی: نه دیگه منتظر میمونیم
تهیونگ: طول میکشه برید من یکم دوست دارم تنها باش
کیجون: باشه مراقب خودت باش خدافظ
تهیونگ: خدافظ
رفتم داخل هتل
تهیونگ: ببخشید سلام
👩🏻💼: سلام
تهیونگ: من اومدم خونه دوستم طبقه ۱۱ واحد سوم زندگی میکنه میخوام ببینم درست اومدم
👩🏻💼: واحد ۱۰۳ طبقه ۱۱ یه آقایی زندگی میکنه به نام پارک هیون
تهیونگ: پارک هیون؟
👩🏻💼: بله دوست شماست
تهیونگ: ببخشید وقتتون گرفتم
رفتم دوباره اقای لی دیدم
تهیونگ: آقای لی
👨🏻💼: بله
تهیونگ: شما مطمئن هستید ا/ت طبقه ۱۱ زندگی میکنه؟
👨🏻💼: بله مطمئنم
تهیونگ: خودش تنهاست
👨🏻💼: یه پسره هم باهاش زندگی میکنه من فکر میکنم برادرشه
تهیونگ: این عکس ببین این پسره نیست
👨🏻💼: اره اره آقای پارک هیون درسته خودشه
تهیونگ: واییی نهه
👨🏻💼: اقای کیم خوب هستید
تهیونگ: بله میتونم برم ببینمش
👨🏻💼: بله
ا/ت
هیون دستمو گرفت منو برد تو اتاقش و درو قفل کرد
ا/ت: الان ساعت ۱۲ شبه بزار من برم بخوابم فردا کارمو بهتر انجام میدم
هیون: فردایی وجود نداره تو دیگه ماله منی
ا/ت: هیون التماست میکنم به من دست نزن چشماشو بست صورتشو به صورتم نزدیک کرد
صورتمو پایین گرفتم
هیون: نمیزاری؟
شروع کرد به زدنم و بعد باز کردن دکمه های لباسم
ا/ت: هیون ولم کننن😭
تهیونگ
یعنی چی؟ تو این چند روز ا/ت اینجا بوده؟ نه نیست اقای لی اشتباه کرده ا/ت اینجا نیست تهیونگ آروم باش ا/ت الان خونه مامانشه
فقط میتونم ۹۹درصد میگم که ا/ت اینجا نیست ولی اون ۱درصد لعنتی چیکار کنم
شروع کردم به در زدن
ا/ت
ا/ت: اییی هیون منو نزن
هیون: دهنتو ببند
تق تق تق
هیون:برو درو باز کن
ا/ت: من؟
هیون: خودم میرم از اتاق بیرونم نمیای فهمیدی
رفت بیرون و دوباره درو قفل کرد
یه نگاهی به آینه کردم صورتم زخمی و کبود شده بود کی میشه تو بمیری عوضییی زندگیم رو خراب کردی
تهیونگ
درو باز کرد قائم شدم نزاشتم منو ببینه
آره خودش بود هیون یعنی ا/ت هم اونجاست
درو بست دوباره در زدم درو باز کردم
هیون: کیه؟
تهیونگ: منم
هیون: کیم تهیونگ
تهیونگ: فقط یه چیزی بهت میگم بهم راستشو بگو
هیون: این وقت شب اومدی این هتل این رو بگی
تهیونگ: هیون من ازت نمیترسم فقط میخوام باهات حرف بزنم ا/ت کجاست؟
هیون: ا/ت؟
تهیونگ: آره
هیون: برو اشتباه گرفتی یا نوشیدنی خوردی؟ چیکار میکنی چرا داری میای داخل
تهیونگ: ا/ت ا/ت اینجایی؟
#فیک
- ۲۳.۹k
- ۳۱ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط