وای از

وای از
بی حواسی اول صبح !

تا بخواهد
شیرینی رویای دیشب
از سرت برود و
یادت بیافتد
مدتهاست
او رفته
و
تو تنهایی

میبینی
دوتا فنجان چای تلخ
مانده روی دستت ...

#هستی_دارایی
دیدگاه ها (۳)

+ بِخَـــنْد بِبینَــمـ چه‍ طُــوریـ می خَــندی - خَنْدَمـ ن...

این اَشـ‌کـ‌ا ربطیــــــــ بہ تو نـــــَدارہ تو بِہ رَفتَنِ...

10 ـــالِ دیگه ، خانواده ـهایی داریمـ با #مادر و #پدر ـها...

مَنـْ اَزْ اینـْ بِهـْ بَعْدْ میخوامـْ تَنْها باشَمـْ عِِه...

پــارت ۴: رمان‌خواهر و برادر رزمیکار «پژواک آرامش»در که پشت ...

⁨⁨⁨حقیقت تلخ یک شبِ فراموش‌شدهمن خسته‌تر از آن بودم که حتی ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط