لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلم

لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلم
چه بگویم که کمی خوب شود حال دلم؟

کاش می‌شد که شما نیز خبردار شوید
لحظه‌ای از من و از دردِ کهن‌سالِ دلم

از سرم آب گذشته است، مهم نیست اگر
غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم

عاشقِ نان و زمین نیستم! این را حتماً
بنویسید به دفترچه‌ی اعمالِ دلم

آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم
ولی انگار زبانم شده پامال دلم

مردم شهر! خداحافظ‌تان! ...من رفتم!
کسی از کوچه‌ی غم آمده دنبال دلم


#نجمه_زارع

❤️
دیدگاه ها (۱)

تقصیر از نگاه من نیست. گمانم لباس فصل ها جابجا شده که من از ...

به من لبخند می زنی. مثل اولین پرتو های خورشید که از پشت پنجر...

چه آسانلحظه ها را به كام هم تلخ میکنیمچه آسان به اخمی می‌فرو...

ما به جرم ساده لوحی اين چنين تنها شديممر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط