کپشن رو بخون رفیق🐞🌿
ادامه داستان!!!
سوفی خیلی ناراحت بود و منم نمیدونستم باید چه کار کنم چون همیشه من حالم بد بود و اون به من انرژی میداد.اما سوفی مثل خواهرمه توی درمانم و خوب شدنم خیلی بهم کمک کرد.خب منم سعی کردم مثل خودش باشم یکم براش دلقک بازی در اوردم تا بتونم بخندونمش اما اون مثل یک تیکه یخ شده بود.کم کم منم کلافه شدم و گفتم سوفی چرا انقدر ناراحت بهم بگو.سوفی به چشمام نگاه میکردم.خیلی خوب میتونستم بغز رو توی چشماش ببینم.چشماش پر از اشک بود.وقتی میخواست حرف بزن توی گلوش هم بعض بود.یک عالمه بغضی که هنوز نشکسته بود.
که یک هو شکست.سوفی بدون اینکه به من چیزی بگه گریه میکرد و من واقعا نمیدونستم چی کار کنم.
وقت گریش تموم شد گفت که چند روزی هست که حالش بده و مشکوک به بیماری من هست.
هه.خب من نمیدونستم چی باید بگم.بگم سوفی نگران نباش خوب میشی؟سوفی همه چی حل میشه؟
تو اون لحظه فهمیدم ما گاهی نمیتونیم با گفتن همه چی حل میشه و درست میشه کسی رو اروم کنیم.ما گاهی باید بگیم اره حق با تو هست و حق داری که گریه کنی و ناراحت باشی بگیم میدونم حالت خوب نبست و کار از دست هیچ کی برنمیاد جز خودت.
#زیبا#داستان#کرونا#بیکاری#زندگی#کتاب#مهر و محبت#رفیق#دوست داشته شدن#دوست داشتن(:
ادامه داستان در؟؟؟۰۰۰۰
سوفی خیلی ناراحت بود و منم نمیدونستم باید چه کار کنم چون همیشه من حالم بد بود و اون به من انرژی میداد.اما سوفی مثل خواهرمه توی درمانم و خوب شدنم خیلی بهم کمک کرد.خب منم سعی کردم مثل خودش باشم یکم براش دلقک بازی در اوردم تا بتونم بخندونمش اما اون مثل یک تیکه یخ شده بود.کم کم منم کلافه شدم و گفتم سوفی چرا انقدر ناراحت بهم بگو.سوفی به چشمام نگاه میکردم.خیلی خوب میتونستم بغز رو توی چشماش ببینم.چشماش پر از اشک بود.وقتی میخواست حرف بزن توی گلوش هم بعض بود.یک عالمه بغضی که هنوز نشکسته بود.
که یک هو شکست.سوفی بدون اینکه به من چیزی بگه گریه میکرد و من واقعا نمیدونستم چی کار کنم.
وقت گریش تموم شد گفت که چند روزی هست که حالش بده و مشکوک به بیماری من هست.
هه.خب من نمیدونستم چی باید بگم.بگم سوفی نگران نباش خوب میشی؟سوفی همه چی حل میشه؟
تو اون لحظه فهمیدم ما گاهی نمیتونیم با گفتن همه چی حل میشه و درست میشه کسی رو اروم کنیم.ما گاهی باید بگیم اره حق با تو هست و حق داری که گریه کنی و ناراحت باشی بگیم میدونم حالت خوب نبست و کار از دست هیچ کی برنمیاد جز خودت.
#زیبا#داستان#کرونا#بیکاری#زندگی#کتاب#مهر و محبت#رفیق#دوست داشته شدن#دوست داشتن(:
ادامه داستان در؟؟؟۰۰۰۰
۱.۷k
۱۶ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.