پارت آخر!
پارت آخر!
🩷📕🌸My book!🩷📕🌸
Part;2
ات :اووو
جی هوپ خندید و سرم و بوسید .
لای کتاب و باز کردو صفحه شروع داستان و آورد.
جی هوپ :بخونم !؟
ات :اوهوم .
خندیدم و اونم پوز خندی زدو شروع کرد به خواندن .
وسطای کتاب بود که به صحنه کیس رسید .
جی هوپ مکس کرد .
ات :چی شد ؟
جی هوپ کتاب و بست و نگاهم کرد .
جی هوپ :چطوره ادامه کتاب و خود مون جلو ببریم ؟
سرم و پایین انداختم و خجالت کشیدم .
خندید و بغلم کرد .
بعد با دستش چونم و گرفت بالا
و لبای نرم شو روی لبام گزاشت .
بعد از چند دقیقه ازم جداشد .
جی هوپ :دوست دارم پرنسس.
ات :من بیشتر پرنس .
_دل.گون _
🩷📕🌸My book!🩷📕🌸
Part;2
ات :اووو
جی هوپ خندید و سرم و بوسید .
لای کتاب و باز کردو صفحه شروع داستان و آورد.
جی هوپ :بخونم !؟
ات :اوهوم .
خندیدم و اونم پوز خندی زدو شروع کرد به خواندن .
وسطای کتاب بود که به صحنه کیس رسید .
جی هوپ مکس کرد .
ات :چی شد ؟
جی هوپ کتاب و بست و نگاهم کرد .
جی هوپ :چطوره ادامه کتاب و خود مون جلو ببریم ؟
سرم و پایین انداختم و خجالت کشیدم .
خندید و بغلم کرد .
بعد با دستش چونم و گرفت بالا
و لبای نرم شو روی لبام گزاشت .
بعد از چند دقیقه ازم جداشد .
جی هوپ :دوست دارم پرنسس.
ات :من بیشتر پرنس .
_دل.گون _
۷.۷k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.