😈💋رمان عروسک من💋😈

😈💋رمان عروسک من💋😈
پارت:5
تازه اهنگ تموم شد و ما فردا باید اجرا میکردیم
ویو سوجین🌊
ببین جیمین عجقم من باید برم سرکار بزار برم خونه
جیمین:نخیر تو مال منی
سوجین:اه باشه
جیمین:ناراحت نشو دیگه
سوجین:اه باشع
جیمین:باهات قهرم اصلا(کیوت گفت )
ویو جیمین🌊
باهاش الکی قهر کردم که دیدم گونه مو بوسید منم محکم بغلش کردم که کانگ اومد.
کانگ:اووو بانو با من قرار میزاری؟
سوجین:عامم... راستش من
جیمین:من دوس پسرشم مشکلیه؟
کانگ:خودش زبون داره نمیخواد تو بگی
سوجین:اره دارم اونم جیمینه
ویو سوجین🌊
کانگ رفت و منو جیمین با ماشینش رفتیم دور بزنیم که گوشیم زنگ خورد
کاملیا بود
سوجین:سلام کاملیا چطوری چرا دو روزه نمیای مدرسه
کاملیا:سلام عجقم خوبی مدرسه رو پیچوندم
سوجین:ای کلک
کاملیا:میگم میای بریم بار
سوجین:باید از جیمین بپرسم
کاملیا:تو با جیمین رل زدی؟
سوجین:راستش اره
کاملیا:خوشبخت بشین
سوجین:اههه ما که ازدواج نکردیم
کاملیا:خب باشه حتما بیاین دوتاییا
بعد قطع کرد و منم به جیمین گفتم گفت
جیمین:عشقم میریم ولی دوتایی
سوجین:نه پ هفتایی میریم
جیمین:وایسا به رفیقم تهیونگ بگم بیاد
جیمین:الو الاغ
تهیونگ:الاغ عمته
جیمین:خا میگم بریم بار
تهیونگ:با کی؟
جیمین:با سوجین عشقم و دوست سوجین کاملیا
تهیونگ:جذابه کاملیا؟
جیمین:نیش نریز من چمیدونم