ویو کوک
ویو کوک
ته: بدو اماده شو بریم
جویی: باشه
جویی زود رف بالا اند رفتن
ات: این دوتا چشون بودد
کوک: نمد والا
همونجا رو صندلی بودم که احساس خیلی بدی داشتم پیراهنم خیس عرق بود
وایی نکنه تحریک شدم حالا فهمیدم منظور اون دوتا چی بود
وای خیلی حالم بده خدا لعنتتون کنهه
ویو ات
بد یکم گشت زمان احساسس خیلی بدی پیدا کردم جوری که از بدنم دما میزد بیرونن نفسم بالا نمیومد و کف دستام عرق کرده بودد خیل یحالم بد شده بود
ات: ه..هی کوک
کوک: ها
ات: من میرم اتاقم
بدو بدو رفتم اتاقمو پریدم رو تخت
وایی حالم بد شدددد خیلی گرمههههههه هعی رو تخت پیچ میخوردمم
وایییی خدااا
یعنی چی چرا اینطوری میشممم وقتی دستمو ب گردنم زدم بدنم داغ داغ بود ا
و خیس خالی
تیشرتم ب بدنم چسبیده بودد
خودمو میکوبیدم ب تخت
وایی خدا خیلی کرمههههه
یدفعه کوک وارد شد
ته: بدو اماده شو بریم
جویی: باشه
جویی زود رف بالا اند رفتن
ات: این دوتا چشون بودد
کوک: نمد والا
همونجا رو صندلی بودم که احساس خیلی بدی داشتم پیراهنم خیس عرق بود
وایی نکنه تحریک شدم حالا فهمیدم منظور اون دوتا چی بود
وای خیلی حالم بده خدا لعنتتون کنهه
ویو ات
بد یکم گشت زمان احساسس خیلی بدی پیدا کردم جوری که از بدنم دما میزد بیرونن نفسم بالا نمیومد و کف دستام عرق کرده بودد خیل یحالم بد شده بود
ات: ه..هی کوک
کوک: ها
ات: من میرم اتاقم
بدو بدو رفتم اتاقمو پریدم رو تخت
وایی حالم بد شدددد خیلی گرمههههههه هعی رو تخت پیچ میخوردمم
وایییی خدااا
یعنی چی چرا اینطوری میشممم وقتی دستمو ب گردنم زدم بدنم داغ داغ بود ا
و خیس خالی
تیشرتم ب بدنم چسبیده بودد
خودمو میکوبیدم ب تخت
وایی خدا خیلی کرمههههه
یدفعه کوک وارد شد
۱۲.۲k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.