آن روز دیر نیست نزدیک است من یقین دارم

آن روز دیر نیست نزدیک است من یقین دارم
تو دستهای مرا سخت میگیری و
من هم سخت دستهای ترا
کوله امان را برمیداریم
میرویم دور دور
خیلی دور
دور از این آدم ها.دور از این و آن شهرها
جایی که کسی نه مرا بشناسد ونه ترا
و بعد ببین چگونه بی هیچ ترسی در آغوش میکشم تمام دارایی ام را
آن روز نفسی من دور نیست نزدیک است من یقین دارم.. عمرم..
دیدگاه ها (۲)

ووووووی نه چک درمانی خخخخخ..

چشمممممرو تخم چشامعمرم.. خخخ

هیچوقت برام تکراری نیستی دم به دم برام جذاب تریمن فدای قلب م...

بیشتر و بیشتر که میگذره. بیشتر و بیشتر دوستت دارم... بیشتر ...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۸

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

{ 𝐵𝑒𝓉𝓌𝑒𝑒𝓃 𝓉𝑜𝓌 𝓈𝓅𝒶𝒸𝑒𝓈 }𝒫𝒶𝓇𝓉 ²..درحالی که پیاده و چمدون به دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط